صفحه اصلی

در حال بارگیری...
ویژه‌نامه بشارت از حضرت حجت (عج)

مطلب ششم: بهره‌مندی از امام غائب

 

یکی از پرسش‌های پیرامون امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف چگونگی بهره‌مندی از ایشان در دوران غیبت است. اینکه مردم چگونه از امامی که غایب است و او را نمیبینند، بهره‌مند می‌شوند؟ اگر هدف از وجود امام علیه‌السلام هدایت امت است، این هدایت در دوران غیبت چگونه تحقق می‌یابد؟ وقتی آن حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف غایب و از دیده‌ها پنهان است، با مردم ارتباط دیداری و شنیداری ندارد و محل رجوع سؤالات مردم نیست، چه نیازی به وجود ایشان است؟

توجه به این نکته حائز اهمیت است که غیبت به معنای ظاهر نبودن امام است نه حاضر نبودن ایشان. بر اساس احادیث رسیده از امامان معصوم علیهم‌السلام امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف از دیدگان پنهان است اما در میان مردم حضور دارد و از نزدیک ناظر بر احوال آن‌ها است؛ «صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ يَتَرَدَّدُ بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ حِينَ قَالَ لَهُ إِخْوَتُهُ- إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قالَ أَنَا يُوسُف» (صاحب امر (امامت) در بین امت رفت و آمد می‌کند و در بازارشان راه می‌رود و بر فرش‌هایشان قدم می‌نهد، ولی او را نمی‌شناسند تا خدا به وی اجازه دهد که خود را به آنان معرّفی کند چنان که به یوسف اجازه داد؛ وقتی برادرانش به او گفتند: آیا تو یوسفی؟! فرمود بله، من یوسفم).

«وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ‏ بِأَهْلِهَا وَ لَكِنَّ الْحُجَّةَ يَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ كَمَا كَانَ يُوسُفُ يَعْرِفُ النَّاسَ‏ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُون‏» (اگر زمین یک لحظه از حجت خدا خالی شود، اهل خود را فرو میبلعد. با این حال، حجت خدا مردم را میشناسد، اما مردم او را نمیشناسند؛ همانطور که یوسف علیه‌السلام مردم را میشناخت، ولی آنها او را نمیشناختند)

در ادبیات دینی برای توصیف آثار وجودی امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در دوران غیبت از استعاره خورشید پشت ابر استفاده شده است. در روایتی به نقل از پیامبر گرامی اسلام آمده است: «وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِهِ وَ يَنْتَفِعُونَ بِوَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَابٌ»١ (به خدایی که مرا به نبوت مبعوث کرد، آنها به نور وجود او نورانی میگردند و از ولایت او در زمان غیبتش بهره میبرند؛ آنچنان که مردم از خورشید بهرهمند میشوند، حتی اگر ابر آن را پوشانده باشد). یا در روایت دیگری چنین آمده: «قَالَ سُلَيْمَانُ فَقُلْتُ لِلصَّادِقِ علیه‌السلام فَكَيْفَ يَنْتَفِعُ‏ النَّاسُ‏ بِالْحُجَّةِ الْغایب الْمَسْتُورِ قَالَ كَمَا يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَابُ»٢ (سلیمان گفت از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم مردم چگونه از حجت غایب و پوشیده بهرهمند میشوند؟ حضرت فرمود: همانطور که از خورشید -وقتی که ابر آن را پوشانده- بهره میبرند). بر اساس این تمثیل، ابر اگرچه خورشید را از دیدگان پنهان می‌سازد اما مانع تابش آن نیست، و همه موجودات از نور و گرما و دیگر خواص آن بهره می‌برند. امام در دوران غیبت نیز همین‌گونه است و تنها از دیدگان پنهان است اما برکات وجودی او در مردم منتشر است.

بر اساس متون دینی جایگاه امام در نظام خلقت به گونه‌ای است که انسان‌ها و همه مخلوقات، در هستیِ خود وابسته به او هستند. امام، بنیان و شالوده زمین معرفی شده است که بدون او زمین اهلش را در خود فرو می‌برد؛ «وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ‏ بِأَهْلِهَا وَ لَكِنَّ الْحُجَّةَ يَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ كَمَا كَانَ يُوسُفُ يَعْرِفُ النَّاسَ‏ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُون‏»٣ (اگر زمین یک لحظه از حجت خدا خالی شود، اهل خود را فرو میبلعد. با این حال، حجت خدا مردم را میشناسد، اما مردم او را نمیشناسند؛ همانطور که یوسف علیه‌السلام مردم را میشناخت، ولی آنها او را نمیشناختند). او واسطه فیض الهی و سبب اتصال مُلک به ملکوت است؛ در دعای ندبه از او به «السَّبَبُ‏ الْمُتَّصِلُ‏ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء» تعبیر شده؛ یعنی آنچه زمین را به آسمان، مُلک را به ملکوت و امر دنیوی را به امر قدسی پیوند می‌زند. این ویژگی وابسته به حضور امام است نه ظهور او، و به‌همین دلیل در دوران غیبت نیز همه مخلوقات از آن بهره‌مندند.

در منابع حدیثی اهل سنت نیز اشاراتی نسبت به این مطلب وجود دارد. در روایتی به نقل از حضرت علی علیه‌السلام آمده است: «اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ‏ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه» (آری زمین از کسی که برای خدا به حجتی به پا خیزد، خالی نیست، حال یا ظاهر و آشکار است و یا در خطر و مخفی است. تا حجت های خدا و بیّنات او باطل نگردد) که حکایت از ضرورت وجود امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در عصر غیبت دارد.۴ خطیب بغدادی درباره آن می‌نویسد: «این حدیث از نیکوترین حدیث ها در معنا و شریف ترین آن ها در الفاظ است».۵ شنقیطی نیز درباره آن می‌نویسد: «نزد اهل علم مشهور است و به خاطر شهرتش نزد اهل علم، بی نیاز از ذکر سند است».۶ بر اساس این حدیث شریف زمین هیچ‌گاه از حجت خدا خالی نخواهد ماند، خواه آن حجت ظاهر باشد یا غایب. تعبیر «إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً» (حجت ظاهر و آشکار یا پنهان و در خطر) در برخی از منابع اهل سنت -مثل حلية الأولياء اثر ابو نعیم اصفهانی- نیامده است،٧ و برخی دیگر آن را از اضافات شیعیان برشمرده‌اند؛ ابن قیم می‌نویسد: «دروغگویان در حدیث علی این عبارت را اضافه کرده اند «إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً»!٨ این در حالی است که در بسیاری از منابع حدیثی اهل سنت پس از ابو نعیم تعبیر فوق یا قریب به آن مضمون آمده است.٩ بالاتر آنکه در بسیاری از منابعی که پیش از ابونعیم (متوفای ۴٣٠ هـ.ق) می‌زیسته‌اند نیز همین تعبیر وجود دارد،١٠ و روشن نیست ابو نعیم با چه انگیزه‌ای اقدام به حذف آن نموده، یا برخی دیگر با وجود این آثار در منابع خود، چگونه شیعیان را متهم به جعل می‌نمایند!

امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در توقیع (نامه) معروف خود به شیخ مفید فرمودند:‌ «إِنَّا غَيْرُ مُهْمَلِينَ‏ لِمُرَاعَاتِكُمْ‏ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُم‏» (ما در مراقبت از شما کوتاهی نکرده و یاد شما را فراموش نمیکنیم).

یکی دیگر از برکات حضور امام در دوران غیبت دستگیری از مردم است. تاریخ شیعه پر است از حکایاتی که امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در مشکلات و مصائب از مردم دستگیری نموده است. چه در راه‌ماندگانی که با راهنمایی ایشان راه خود را یافته و به منزل مقصود رسیده‌اند، چه درماندگانی که با عنایت ایشان وسعت رزق پیدا کرده و اوضاعشان بهبود یافته است، چه بیمارانی که با نظر لطف حضرت شفا گرفته و از بیماری‌های صعب العلاج رهایی یافته‌اند، چه اسیرانی که از بند اسارت آزاده شده‌اند، چه بدهکارانی که به لطف ایشان دین خود را پرداخت نموده‌اند، و چه عالمانی که برای حل مسائل علمی به ایشان متوسل شده و از ایشان پاسخ گرفته‌اند. امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در توقیع (نامه) معروف خود به شیخ مفید فرمودند:‌ «إِنَّا غَيْرُ مُهْمَلِينَ‏ لِمُرَاعَاتِكُمْ‏ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُم‏»١١ (ما در مراقبت از شما کوتاهی نکرده و یاد شما را فراموش نمیکنیم). همچنین فرمودند: . از سید ابوالحسن اصفهانی در نامه‌شان خواستند خود را در دسترس عموم قرار دهد و خواسته‌های مردم را برآورد، و فرمودند: «نحن ننصرک» (ما تو را نصرت و یارى خواهیم داد). در فصل چهارم از بخش بیانات کتاب بشارت از حضرت حجت حکایات متعددی از زبان آیت الله بهجت در این باره نقل شده است.

یکی از مهم‌ترین وظایف امام پاسداری از دین و هدایت مردم است. امامان علیهم‌السلام در سه قرن اول اسلام با تربیت شاگردان و عالمان دینی و طرح معارف دینی در قالب احادیث، بنیانی را از خود به یادگار گذاشتند که شیعیان در دوران غیبت به آن‌ها مراجعه کنند و از این طریق زمینه هدایت مردم در عصر غیبت را فراهم نمودند. امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نیز به طور ویژه ناظر بر احوال عالمان راستین دین بوده و در موارد متعدد از ایشان دستگیری کرده و در مواقع ضرورت آن‌ها را راهنمایی نموده است.

باور به مهدویت در دوران غیبت هویت بخش است، و باورمندان به آن رها و بریده از ریشه‌های قدسی نیستند. آن‌ها خود را در امتداد یک سنت تاریخی می‌بینند که حیات و زیست خود را بر محور امام تعریف کرده و به‌طور پیوسته از آن تغذیه می‌نمایند. امامت و ولایت به عنوان یگانه‌راهی که امر الهی را به امر دنیوی پیوند می‌زند، با عنصر مهدویت -یعنی حضور امام در طول تاریخ غیبت- تکامل یافته و به حیات دینی در دوران کنونی معنا بخشیده است. باور به وجود بزرگی که بر احوال ما ناظر است، اعمال ما را می‌بیند، صدایمان را می‌شنود، خواسته‌هایمان را می‌داند، دعاهای ما را می‌شنود و از ما دستگیری می‌کند خیلی امید بخش است و تاب آوری انسان را در برابر مشکلات به طرز عجیبی رشد می‌دهد.

در برخی از روایات مانند توقیع حضرت به شیخ مفید علت محرومیت از دیدار حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، اعمال ناپسند شیعیان ذکر شده و راه رهایی از زندان غیبت هم وفای به عهد جمعی از سوی شیعیان معرفی شده است: «وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى‏ اجْتِمَاعٍ‏ مِنَ‏ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ‏ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ‏»١٢ (اگر شیعیان ما _ که خداوند در طاعت خود موفقشان بدارد _ در وفای به پیمانشان یک‌دل می شدند، مبارکی زیارت ما برایشان به تأخیر نمی افتاد و سعادت دیدار ما با معرفت حقیقی و راستین، برایشان پیشی می گرفت؛ پس آنان را از ما محروم نمیکند، مگر آنچه از ایشان به ما می رسد و آن را ناپسند می دانیم و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.)

اما باید توجه داشت که احتجاب و غیبت امام از اسرار الهی است که حکمت و فواید آن به نحو تام و تمام، پس از ظهور روشن خواهد شد. یکی از اصحاب وقتی خبر غیبت یکی از امامان بعدی را از امام صادق شنید از چرایی آن پرسید. حضرت در پاسخ فرمودند: «لَمْيُؤْذَنْ لَنَا فِي‏ كَشْفِهِ‏ لَكُم‏»١٣ (به ما اجازه داده نشده است که راز آن را برای شما آشکار کنیم)، و در ادامه فرمودند: «لايَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِه‏ كَمَا لَمْ يَنْكَشِفْ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِيمَا أَتَاهُ الْخَضِرُ مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى إِلَى وَقْتِ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ‏ مِنْ‏ غَيْبِ‏ اللَّهِ‏ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ»١۴ (کشف نمیشود، جز بعد از ظهور ایشان، همانگونه که وجه حکمت کارهایی که حضرت خضر علیه‌السلام انجام داد _ و کشتی را سوراخ کرد و نوجوان را کشت و دیوار را بر پا کرد _، برای حضرت موسی علیه‌السلام کشف نشد، تا اینکه زمان جدایی آنان فرا رسید. ای ابن فضل! این مسأله، امری از امور خدا و سرّی از اسرار الهی و غیبی از غیبهای خداوند است. و چون دانستیم خدای عز و جل حکیم است، تصدیق میکنیم که افعال او جملگی حکمت است؛ هرچند وجه آن برای ما آشکار نباشد).


١. كمال الدين، ج١، ص٢۵٣.

٢. الأمالی (للصدوق)، ص ١٨۶.

٣. الغيبة (نعمانی)، ص ١۴١.

۴. نهج البلاغه، حکمت ١۴٧. و نیز نک: المعيار و الموازنة ص٧٩؛ الغارات، ج١، ص١۴٩؛ تاریخ يعقوبی، ج٢، ص٢٠۶؛ العقد الفريد، ج٢، ص٨٢؛ قوت القلوب، ج١، ص٢٣٢؛ الجليس الصالح، ص۶٩۶؛ ديوان المعاني، ج١، ص١۴۶.

۵. الفقيه و المتفقّه، ج١، ص١٨٢.

۶. أضواء البيان، ج٧، ص٣١١.

٧. حلية الأولياء، ج١، ص٧٩ اثر أبي نعيم أصفهانی (متوفای 430 هـ.ق)؛ فوائد أبي بكر الأبهری، فوائد، ص٣٢ اثر أبي بكر الأبهری (متوفّاى ٣٧۵ هـ.ق).

٨. مفتاح دار السعادة، ج١، ص۴٠۵ اثر ابن قیم

٩. دستور معالم الحكم، ص٨۵ اثر قضاعی (متوفّاى ۴۵۴ هـ.ق)، إحياء العلوم ج١ ، ص٧١ اثر غزالی (متوفّاى ۵٠۵ هـ.ق)، مجموع اللّفيف، ص٣۴ اثر أبوجعفر أفطسيّ (متوفّاى ۵١۵ هـ.ق)، التذكرة الحمدونيّة، ج١، ص۶٨ اثر ابن حمدون (متوفّاى ۵٢۴ هـ.ق)، تاريخ دمشق ج۵٠، ص٢۵۵ اثر ابن عساکر (متوفّاى ۵٧١ هـ.ق)، الجوهرة في نسب النبيّ و أصحابه العشرة، ج٢، ص٢۴٨ اثر تلمسانی (متوفّاى ۶۴۵ هـ.ق)، كنز العمال (ج١٠، ص٢۶٢).

١٠. المعيار و الموازنة ص٧٩؛ اثر ابو جعفر اسکافی (متوفای ٢٢٠ هـ.ق و بیش از سی سال قبل از ولادت امام زمان؟عج؟)؛ الغارات، ج١، ص١۴٩ اثر إبراهيم بن محمد ثقفی (متوفّاى ٢٨٣ هـ.ق) تاریخ يعقوبی، ج٢، ص٢٠۶ (متوفّاى ٢٨۴هـ.ق)؛ العقد الفريد، ج٢، ص٨٢ اثر ابن عبد ربّه اندلسی (متوفّاى ٣٢٨ هـ.ق)؛ قوت القلوب، ج١، ص٢٣٢، اثر أبوطالب مكّی (متوفّاى ٣٨۶ هـ.ق)؛ الجليس الصالح، ص۶٩۶ اثر أبوالفرج نهروانی (متوفّاى ٣٩٠ هـ.ق)؛ ديوان المعاني، ج١، ص١۴۶ اثر أبوهلال عسكريّ (متوفّاى ٣٩۵ هـ.ق).

١١. الاحتجاج، ج٢ ، ص۴٩٧.

١٢. همان.

١٣. كمال الدين، ج٢، ص۴٨٢.

١۴. همان.

 

 

جهت مشاهده تمامی تولیدات رسانه‌ای مرتبط با کتاب «بشارت از حضرت حجت(عج)»، و دسترسی به مجموع صوت‌ها و فیلم‌های بیانات حضرت‌ آیت‌الله بهجت، که قابلیت دسترسی به آن‌ها از طریق بارکد(QR)، در حاشیه صفحات کتاب فراهم گردیده است، به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

ویژه‌نامه اینترنتی کتاب بشارت از حضرت حجت(عج)

 

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها