صفحه اصلی

در حال بارگیری...

حکایت

بیانات

خداوندا، من از تو پول می‌خواهم

شخصی می‌گفت: برای خرید سیگار از خانه بیرون آمدم درحالی‌که یک قَران (هزار دینار سابق) همراه من بود، با صد دینار آن سیگار خریدم و بقیه را که نهصد دینار بود در جیب دیگر گذاشتم. وقتی که وارد حجره شدم، کسی از بالا صدا زد: اخوی! از آن نهصد دینار که در آن جیب دیگر داری، برای اهل‌بیت برادرت نان بخر که ندارن...
بیانات

فهمیدم توسّلم مستجاب شد

کار به جایی رسیده که در ابتلائات هم حال دعا کردن نداریم. در حدود سی چهل سال پیش جوان شکسته‌بندی در قم نقل کرد که روزی زن مُحجبه‌ای به درِ مغازه من آمد و اظهار داشت که استخوان پایم از جا در رفته و می‌خواهم آن را جا بیندازی، ولی در بازار نمی‌شود؛ چون می‌ترسم صدایم را افراد نامحرم بشنوند، اگر اجازه می‌...
بیانات

اختلاف عمر و عایشه

عمر از درِ خانه ابوبکر عبور می‌کرد، شنید در داخل خانه صدای نوحه و شیون بلند است، معلوم شد عایشه است که گریه می‌کند. او را خواست، نیامد. کسی را فرستاد تا او را بیاورند. خواهر ابوبکر که در منزل بود آمد، عمر او را تازیانه زد، با آنکه بی‌تقصیر بود....
بیانات

رضاخان با چکمه در جمع علما وارد شد!

با وجود اینکه مراجع قم امضا کردند که دولت سلطنتی باشد، نه جمهوری، وقتی رضاخان پهلوی در جمع علمای قم و علمای تبعیدی نجف وارد شد، با چکمه وارد شد! خدا می‌داند کار در زمان رضا پهلوی چقدر بر اهل علم و علما سخت شد! اهل علم به هیچ وجه نمی‌توانستند مشغول درس و بحث باشند. آقایی در بروجرد عده‌ای را درس می‌دا...
بیانات

سوار بر شیر به سوی کربلا!

آقا شیخ علی زاهد قمی با آقای اشرفی رحمهماالله به کربلا مشرف می‌شدند، آقای اشرفی از ایشان سؤال می‌کند که آیا در این مدت که به کربلا می‌رفتید، چیز عجیبی مشاهده کرده‌اید؟ ایشان صحبت که نمی‌کرد، ولی دفترچه‌ای از جیبش بیرون آورد و به ایشان داد که در آن نوشته بود: مردی صالح مقید بود که شب‌های پنجشنبه از ن...
بیانات

با اینکه مظلوم هستیم، آه نداریم!

با اینکه [در جنگ ایران و عراق] بر سر ما آتش می‌ریزد و باید دعا کنیم تا برطرف شود، ولی دعا نمی‌کنیم و حال دعا، انکسار قلب، سوختگی و آه که وقتی از قلب خارج می‌شود، مانند تیر به هدف می‌خورد، در ما نیست! بله، لقلقه زبان خیلی داریم!...
بیانات

هر شبانه روز یک ختم قرآن!

در میان حافظان قرآن، در این نزدیکی‌ها نشنیده‌ام که کسی مثل آقای شیرازی قدس‌سره باشد که در سامرا بود و در یک ماه رمضان شبانه‌روزی، یک ختم قرآن می‌کرد. ایشان نماز صبح را در حرم عسکریین علیهماالسلام می‌خواند و بعد از فریضه صبح به منزل نمی‌رفت، بلکه تلاوت قرآن را شروع می‌کرد و از حرم بیرون نمی‌آمد، مگر ...
بیانات

پا در جای پای انبیاء و اوصیاء ـ علیهمالسّلام ـ گذاشتن

خطبه‌ها و روایات حضرات معصومین علیهم‌السلام در واقع سخنرانی و منبر آن‌هاست. کسانی بودند که در اثر بررسی روایات، هر مطلبی را می‌خواستند به‌زودی از کتب روایات به‌دست می‌آوردند. زمانی فرهادمیرزا فرستاد آقا سید علی‌اکبر شیرازی قدس‌سره را نزد او آوردند. به ایشان گفت: چرا به شخص یهودی، اعتراض نمودی؟ فرمود...
بیانات

شهریه یک ماه ما، خرج یک سال شیخ رحمه‌اللّه

شهریه یک ماه ما خرج یک سال شیخ [انصاری] رحمه‌الله است! پیرمردی برایم نقل کرد: پیش از مرجعیت شیخ رحمه‌الله، تاجری که از ایران به نجف اشرف آمده بود، نزد من آمد و به من گفت: هرچه شیخ خواست به او بده، آخر سال حسابش با من. آخر سال آمد، حساب کرد، دیدم در مدت یک سال فقط ۲۵ بار و هر بار یک پول (واحد پول آن ...
بیانات

عَلِی خَیرُ الْبَشَر، وَ مَنْ أَبی فَقَدْ کفَر

مرحوم میرزای نوری در سامرا دستور فرموده بود برای دو شبِ پنجشنبه و جمعه، صد نفر از طلاب را دعوت کنند، ولی اشتباهاً همه صد نفر را برای یک شب دعوت کرده بودند، و غذا به اندازه پنجاه نفر تدارک دیده بودند؛ لذا به خانه مرحوم آخوند ملا فتح‌علی سلطان آبادی رفتند و ایشان را از ماجرا باخبر نمودند. ایشان فرموده...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها