صفحه اصلی

در حال بارگیری...

حکایت

بیانات

سوار بر شیر به سوی کربلا!

آقا شیخ علی زاهد قمی با آقای اشرفی رحمهماالله به کربلا مشرف می‌شدند، آقای اشرفی از ایشان سؤال می‌کند که آیا در این مدت که به کربلا می‌رفتید، چیز عجیبی مشاهده کرده‌اید؟ ایشان صحبت که نمی‌کرد، ولی دفترچه‌ای از جیبش بیرون آورد و به ایشان داد که در آن نوشته بود: مردی صالح مقید بود که شب‌های پنجشنبه از ن...
بیانات

با اینکه مظلوم هستیم، آه نداریم!

با اینکه [در جنگ ایران و عراق] بر سر ما آتش می‌ریزد و باید دعا کنیم تا برطرف شود، ولی دعا نمی‌کنیم و حال دعا، انکسار قلب، سوختگی و آه که وقتی از قلب خارج می‌شود، مانند تیر به هدف می‌خورد، در ما نیست! بله، لقلقه زبان خیلی داریم!...
بیانات

هر شبانه روز یک ختم قرآن!

در میان حافظان قرآن، در این نزدیکی‌ها نشنیده‌ام که کسی مثل آقای شیرازی قدس‌سره باشد که در سامرا بود و در یک ماه رمضان شبانه‌روزی، یک ختم قرآن می‌کرد. ایشان نماز صبح را در حرم عسکریین علیهماالسلام می‌خواند و بعد از فریضه صبح به منزل نمی‌رفت، بلکه تلاوت قرآن را شروع می‌کرد و از حرم بیرون نمی‌آمد، مگر ...
بیانات

پا در جای پای انبیاء و اوصیاء ـ علیهمالسّلام ـ گذاشتن

خطبه‌ها و روایات حضرات معصومین علیهم‌السلام در واقع سخنرانی و منبر آن‌هاست. کسانی بودند که در اثر بررسی روایات، هر مطلبی را می‌خواستند به‌زودی از کتب روایات به‌دست می‌آوردند. زمانی فرهادمیرزا فرستاد آقا سید علی‌اکبر شیرازی قدس‌سره را نزد او آوردند. به ایشان گفت: چرا به شخص یهودی، اعتراض نمودی؟ فرمود...
بیانات

شهریه یک ماه ما، خرج یک سال شیخ رحمه‌اللّه

شهریه یک ماه ما خرج یک سال شیخ [انصاری] رحمه‌الله است! پیرمردی برایم نقل کرد: پیش از مرجعیت شیخ رحمه‌الله، تاجری که از ایران به نجف اشرف آمده بود، نزد من آمد و به من گفت: هرچه شیخ خواست به او بده، آخر سال حسابش با من. آخر سال آمد، حساب کرد، دیدم در مدت یک سال فقط ۲۵ بار و هر بار یک پول (واحد پول آن ...
بیانات

عَلِی خَیرُ الْبَشَر، وَ مَنْ أَبی فَقَدْ کفَر

مرحوم میرزای نوری در سامرا دستور فرموده بود برای دو شبِ پنجشنبه و جمعه، صد نفر از طلاب را دعوت کنند، ولی اشتباهاً همه صد نفر را برای یک شب دعوت کرده بودند، و غذا به اندازه پنجاه نفر تدارک دیده بودند؛ لذا به خانه مرحوم آخوند ملا فتح‌علی سلطان آبادی رفتند و ایشان را از ماجرا باخبر نمودند. ایشان فرموده...
بیانات

به اندازه وزن او، به او طلا و نقره نثار می‌کردند!

آقا خان، رئیس فرقه اسماعیلیه هر سال یک بار به بمبئی می‌رفت، طرفدارانش او را وزن می‌کردند و به اندازه سنگینی وزن او، به او طلا و نقره نثار می‌کردند! آیا ما شیعیان نباید در فکر این باشیم که ایتام و فقرای مسلم هر شهر خود را به‌نحو آبرومندانه و مطلوب اداره کنیم، تا اهل باطل نیایند و آنها را اداره کنند و...
بیانات

سال گذشته تقیه نمودم!

شخصی درباره مطلبی از امام باقر علیه‌السلام سؤال کرد، حضرت جواب فرمود. سال دیگر همان سؤال را نمود، حضرت جواب دیگری برخلاف جواب سال گذشته داد و فرمود: سال گذشته تقیه نمودم و آن گونه جواب دادم. رفیق و همراه آن شخص ایراد گرفت که کسی جز من در نزد حضرت نبود که می‌فرماید تقیه کردم! آری، در نزد آن حضرت در آ...
بیانات

الآن، آقای حجّت قدس‌سره به رحمت خدا رفت!

زمانی که آقا سید جمال‌الدین گلپایگانی قدس‌سره به نجف آمده بود، ثروتی نداشت و اهل آن هم نبود که به خانه آقایان مراجع و اینجا و آنجا برود؛ لذا روزی صبح زود با حال گرسنگی از خانه بیرون می‌آید و مقداری اسفناج یا چیز دیگر از در دکان سبزی‌فروشی برمی‌دارد و به منزل می‌برد و می‌خورد و در اثر آن اسهال می‌گیر...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها