در تحصیل علم، قصد قربت لازم نیست؛ زیرا تحصیل علم از واجبات توصلیّه است و این دسته از واجبات اگر بدون قصد تعبد و قربت هم انجام گیرد، اشکال ندارد. هرچند اگر واجبات توصلیه را هم به قصد تعبد به‌جا آوریم، خدا می‌داند در ارزش و ثواب چه تفاوتی با بدون قصد قربت خواهد داشت!...

مرحوم صاحب جواهر، تألیف جواهر را در سال ۱۲۳۰ یا ۱۲۳۱ شروع کرده است؛ زیرا در اوایل کتاب طهارت از مرحوم آقا سیدعلی صاحب ریاض ۱ به «بعض‌المعاصرین سلمه‌الله‌تعالی» تعبیر می‌کند که معلوم می‌شود ایشان هنوز در قید حیات بوده‌اند و پایان جواهر را در کتاب امر به معروف در سال ۱۲۵۳ ذکر کرده است. سال ۱۲۶۶ هم وفا...

وقتی ما وارد کربلا شدیم، در کربلا و نجف در زمینه مقاتل ائمه علیهم‌السلام و موضوعاتی که مورد یقین نبود، نظرات آقا میرزا هادی خراسانی رحمه‌الله معتبر و مسموع و قابل قبول بود؛ چراکه نظر خود را در مطالب اختلافی با ادله محکم و مستدل بیان می‌کرد، و این مسئله از عجایب و غرایب بود. از جمله اهل منبر، جریان ط...

در کربلا، مدرسین در علم و کتاب مورد تدریس تخصص داشتند. بعضی هم چون مرحوم سیبویه معروف، فقط کتاب مغنی۱ را مجتهدانه و به‌صورت تحقیقی تدریس می‌کردند، و بعضی کتاب مطول، و برخی معالم و... ....

بزرگان ما مقامات عالیه علمی را دارا بودند و در مقام عمل نیز چه عبادت‌هایی، چه نمازهایی داشتند. با خود می‌گویم: با اینکه آنها را دیدی، باز چرا این جوری؟! ...

شهید اول و ثانی۱ رحمهماالله بعد از شهادت، به جرم تشیّع سوزانده شدند....

سؤال‌کننده نزد «صاحب مقابس» که داماد کاشف‌الغطا بود رفت و جواب‌ها را به ایشان نشان داد و به‌عنوان اعتراض عرض کرد: من شش ماه است سؤالات را به خدمتتان داده‌ام و هنوز جواب نفرموده‌اید، ولی آقا شیخ موسی رحمه‌الله فوراً جواب دادند. ...

شیخ انصاری۱ در جایی از کتاب رسائل می‌فرماید: «رَزَقَنَا اللهُ الْإِجْتِهادَ الذی هُوَ أَشَق مِنْ طُولِ الْمَکثِ فِی الْجِهادِ؛ خداوند، اجتهاد را، که از ایستادگی در جهاد سخت‌تر است، به ما روزی کند!»....

شخصی در راه مکه همیانش گم شد و شاید در دریا افتاد. وقتی که به نجف اشرف برگشت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام متوسل شد. شب حضرت را در خواب دید، حضرت به او فرمود: همیانِ تو در قم نزد میرزای قمی۱ است. وی به قم آمد و سراغ میرزا رحمه‌الله را گرفت. او را به خانه میرزای قمی راهنمایی کردند....

آقا سید علی نجف آبادی رحمه‌الله با تعجب می‌فرمود: «نزد ایشان بودم به من فرمود: جواب این استفتائات را بنویسید. برداشتم یکی از آنها را بنویسم، مدتی معطل شدم و خیلی طول کشید. ناگهان دیدم ایشان تعداد بسیاری از آنها را برداشته و جوابش را نوشته است! این در حالی بود که من هنوز یکی را با زحمت جواب داده بودم!». ...