صفحه اصلی

در حال بارگیری...
ویژه‌نامه بشارت از حضرت حجت (عج)

مطلب هجدهم: علائم و نشانه‌های ظهور

 

تشیع با تخریب قبور ائمه ریشه کن نمی شود!

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم١

الحمدلله و الصّلاة علی سیّد الأنبیاء محمّد و آله الطّاهرین و اللّعن الدّائم علی اعدائهم أجمعین.

ضمن تسلیت به صاحب اعظم تمام امثالِ این مصائب و مسألت تعجیل فرج با اذن خداوند اجل، بیان میشود:

جاهلها گمان میکنند که با تخریبات قبور ائمه علیهم‌السلام میتوانند تشیّع را ریشهکن کنند. شیعه و سادات و بزرگان آنها، بالاتر از تخریبات را در زمان ائمه ایشان دیدهاند و آنکه پس از تبدیل تخریب به تعمیر، بر قوّه ایمان ایشان در صورت و معنا افزوده گردیده است.

از زمان حضرات علی و فاطمه علیهما‌السلام تا زید[بنعلی] و یحیی[بنزید]، یکبهیکِ مقتولین [توسط] بنی العباس و تخریبات متوکل ملعون و متوکل های هر زمان، همه مشهود ائمه حق بوده و با اِخبار آنها به فساد و افسادهای دشمنانِ ایمان تا خروج سفیانی که از حتمیّات قبل از ظهورِ دولت حقّه _ عجّل اللّه فرج صاحبها _ است٢ و غیر حتمیّات بوده و خبر دادهاند به آنچه که به اهل ایمان رسیده و می رسد قبل از ظهور، تا به آنجا که فرمودهاند:

جاهلها گمان میکنند که با تخریبات قبور ائمه علیهم‌السلام میتوانند تشیّع را ریشهکن کنند. شیعه و سادات و بزرگان آنها، بالاتر از تخریبات را در زمان ائمه ایشان دیدهاند و آنکه پس از تبدیل تخریب به تعمیر، بر قوّه ایمان ایشان در صورت و معنا افزوده گردیده است.

 «نَحْنُ صَبَرْنَا وَ شِيعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا وَ ذَلِكَ أَنَا صَبَرْنَا عَلَى مَا نَعْلَمُ وَ هُمْ صَبَرُوا عَلَى مَا لايَعْلَمُون»٣ (ما صبور هستیم و شیعیان ما صبورتر از ما هستند؛ زیرا ما از روی علم و آگاهی صبر میکنیم و شیعیان ما بر آنچه نمی دانند، صبر میکنند).

 با همه این امور، چهار نفر با ایمان آن زمان، به بیش از چهارصد میلیون شیعه _ کثر اللّه امثالهم _ رسیدند.

همه اهل حق باید تشخیص وظیفه عملی بدهند؛ از جمله: مسارعت در تعمیر کامل تخریبات ظالمین و فاسقین و تأکید بر اقامه مجالس درس و تدریس احکام ثابته اهل بیت علیهم‌السلام۴ و مجالس روضه و بیان فضایل آنان و انشاء مدایح و مراثی و رسیدگی به ضعفای شیعیان و دوستان آنها، به نحوی که علمای شیعه تصویب فرمایند و با بکاء، با سوزش دل که موجب اتصال روحی و معنوی به آنان و قرب معنوی به مبدأ اجل و اعلی میشود؛ اگرچه جاهل ها فواید آن و تظاهرات مشروعه موجبه آن۵ را نفهمیدهاند.

از خداوند عذاب دنیوی و اخروی کفار و منافقین به آلمحمّد علیهم‌السلام و شیعیان و دوستان ایشان، و هلاک صوری و معنوی آنها را به زودی در دنیا، قبل از آخرت، با تعجیل در فرج و عدم مهلت به آنان به فساد و افساد بیش از این به ظالمین مسألت داریم.

والسّلام علی جمیع اهل الایمان فی الشرق و الغرب و رحمة اللّه و برکاته.

 

 

مطلب هجدهم:

علائم و نشانه های ظهور

بهطور کلی علائم و نشانه های ظهور به دو دسته حتمی و غیر حتمی تقسیم میشوند. با ملاحظه مجموع روایات، معلوم میگردد که علائم حتمی، آن نشانههایی هستند که احتمال وقوع بداء و عدم تحقق آنها بسیار ضعیف و نزدیک به صفر است؛ به نحوی که مورد اعتنا واقع نمیشود و از اینرو آنها را علائم حتمی مینامند. اما در نشانههای غیر حتمی، حصول بداء احتمال بالایی دارد و در نتیجه معتنیبه است. امام صادق علیه‌السلام در روایت زیر به تقسیم علائم به حتمی و غیر حتمی اشاره میفرماید: «مِنَ اَلْأَمْرِ مَحْتُومٌ وَ مِنْهُ مَا لَيْسَ بِمَحْتُومٍ وَ مِنَ اَلْمَحْتُومِ خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ فی رَجَب».۶

بهطور کلی علائم و نشانه های ظهور به دو دسته حتمی و غیر حتمی تقسیم میشوند. با ملاحظه مجموع روایات، معلوم میگردد که علائم حتمی، آن نشانههایی هستند که احتمال وقوع بداء و عدم تحقق آنها بسیار ضعیف و نزدیک به صفر است؛ به نحوی که مورد اعتنا واقع نمیشود و از اینرو آنها را علائم حتمی مینامند. اما در نشانههای غیر حتمی، حصول بداء احتمال بالایی دارد و در نتیجه معتنیبه است.

 همچنین در روایات، برخی از مصادیق علائم حتمی ذکر شده است؛ مانند ندای آسمانی، خروج سفیانی و کشته شدن نفس زکیّه.

امام صادق علیه‌السلام در روایتی به ذکر مصادیق علائم حتمی میپردازد و میفرماید: «اَلنِّدَاءُ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ السُّفْيَانِيُّ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ اَلسَّمَاءِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ قَالَ عَلَيْهِالسَّلاَمُ وَ فَزْعَةٌ فی شَهْرِ رَمَضَانَ تُوقِظُ اَلنَّائِمَ وَ تُفْزِعُ اَلْيَقْظَانَ وَ تُخْرِجُ اَلْفَتَاةَ مِنْ خِدْرِهَا؛ ندای آسمانی از حتمیّات است. سفیانی از حتمیّات است. کشته شدن نفس زکیّه از حتمیّات است. دستی که از آسمان ظاهر میگردد، از حتمیّات است. سپس حضرت فرمود: و همچنین است صیحه در ماه رمضان که خواب را بیدار کند و بیدار را هراسان نماید و دختران پردهنشین را از اندرون بیرون کند.»٧

در روایات و از بین مصادیق فوق، بر حتمی بودن خروج سفیانی تأکید زیادی شده است. فضل کاتب نقل میکند: 

«كُنْتُ عِنْدَ أَبيعَبدِاَللَّهِ عَلَيْهِالسَّلاَمُ فَأَتَاهُ كِتَابُ أَبِي مُسْلِمٍ، فَقَالَ لَيْسَ لِكِتَابِكَ جَوَابٌ اُخْرُجْ عَنَّا إِلَى أَنْ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ لاَيَعْجَلُ لِعَجَلَةِ اَلْعِبَادِ، وَ لَإِزَالَةُ جَبَلٍ عَنْ مَوْضِعِهِ أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ مُلْكٍ لَمْ يَنْقَضِ أَجَلُهُ إِلَى أَنْ قَالَ: قُلْتُ فَمَا اَلْعَلاَمَةُ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لاَتَبْرَحِ اَلْأَرْضَ يَا فَضْلُ حَتَّى يَخْرُجَ اَلسُّفْيَانِيُّ، فَإِذَا خَرَجَ اَلسُّفْيَانِيُّ فَأَجِيبُوا إِلَيْنَا يَقُولُهَا ثَلاَثاً وَ هُوَ مِنَ اَلْمَحْتُومِ؛ نزد امام صادق علیه‌السلام بودم که نامهای از ابومسلم برای حضرت علیه‌السلام رسید. ایشان (به نامهرسان) فرمود: برای نامه تو جوابی نیست؛ از پیش ما بیرون رو. سپس حضرت فرمود: خداوند به دلیل شتابزدگی بندگان، عجله نمیکند. و همانا کنده شدن یک کوه از جای خود، آسانتر از نابودی حکومتی است که سرآمد آن نرسیده است. فضل کاتب میگوید که در ادامه پرسیدم: پس چه علامتی بین ما و شما هست، فدایت شوم؟ ایشان فرمود: ای فضل! از زمین تکان نخور تا اینکه سفیانی خارج شود. هر گاه سفیانی خارج شد، ما را اجابت نمایید. حضرت علیه‌السلام این جمله را سه بار فرمود: و خروج سفیانی از حتمیّات است.»٨

در روایت دیگری حمران بن اعین نزد امام باقر علیه‌السلام، آرزو میکند که سفیانی از علائم غیر حتمی باشد و میگوید: «إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ أَجَلُ اَلسُّفْيَانِيِّ مِنَ اَلْمَوْقُوفِ»، اما امام باقر علیه‌السلام بلافاصله در پاسخ او با تأکید و سوگند میفرماید: «لا وَ اَللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ اَلمَحتُومِ» نه به خدا قسم! همانا سفیانی از حتمیّات است.

بر اساس همین روایات، حضرت آيتاللّه بهجت قدس‌سره همواره نگران ابتلائات زمان سفیانی بود و با توجه به عطوفت شدیدی که ایشان نسبت به مردم و ابتلائاتشان داشت؛ به نحوی که حتی اگر مثلا در بغداد انفجاری رخ میداد، ایشان کاملاً منقلب میشد و این مسأله بر کارهای روزانه معظّم له تأثیر میگذاشت؛ کراراً دیده میشد که ایشان دو دست خود را بر هم میزد و با حالی پریشان میفرمود: «چه باید کرد؟ چه باید کرد؟ خدایا! رحم کن! سفیانی از حتمیّات است. [اگر] در همه علائم ظهور بداء حاصل شود، اما سفیانی بداء ندارد! این را چگونه باید تحمل کنیم؟ او به اسم میکشد؛ [مثلا كسی كه] اسمش علی است، اسمش حسن است، اسمش حسین، اسمش فاطمه است را میکشد! با این باید چه کار کنیم؟! اینقدر این مسأله وحشتناک است که طاقت نداریم! نمیدانیم و مرددیم دعا کنیم بمانیم تا زمان ظهور؟!»

حضرت آيتاللّه بهجت قدس‌سره همواره نگران ابتلائات زمان سفیانی بود و با توجه به عطوفت شدیدی که ایشان نسبت به مردم و ابتلائاتشان داشت؛ به نحوی که حتی اگر مثلا در بغداد انفجاری رخ میداد، ایشان کاملاً منقلب میشد و این مسأله بر کارهای روزانه معظّم له تأثیر میگذاشت؛ کراراً دیده میشد که ایشان دو دست خود را بر هم میزد و با حالی پریشان میفرمود: «چه باید کرد؟ چه باید کرد؟ خدایا! رحم کن! سفیانی از حتمیّات است. [اگر] در همه علائم ظهور بداء حاصل شود، اما سفیانی بداء ندارد! این را چگونه باید تحمل کنیم؟ او به اسم میکشد؛ [مثلا كسی كه] اسمش علی است، اسمش حسن است، اسمش حسین، اسمش فاطمه است را میکشد! با این باید چه کار کنیم؟! اینقدر این مسأله وحشتناک است که طاقت نداریم! نمیدانیم و مرددیم دعا کنیم بمانیم تا زمان ظهور؟!»

آری؛ مسأله سفیانی از حتمیّات است و چنانکه از روایات به دست میآید، علائم حتمی مثل خروج سفیانی، احتمال وقوعشان به قدری بالاست که قطعی و یقینی محسوب شده و احتمال بداء در آنها نادیده گرفته میشود. با این حال، طبق برخی از احادیث اهل بیت علیهم‌السلام، حتی در علائم حتمی نیز احتمال بداء راه دارد و یقینی مطلق نیستند؛ یعنی با اینکه عرفاً و عقلاً یقینی محسوب میشوند، ولی عقلاً و منطقاً احتمال بداء در آنها منتفی نیست.

 البته باید توجه داشت که علائم حتمی غیر از میعادها و وعدههای الهی است. در وعدههای الهی به هیچ وجه احتمال بداء راه ندارد، زیرا خدای متعال از وعدههای خود تخلف نمیکند؛ چنانکه در آیه نهم سوره آلعمران آمده است:

 «إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ»٩ (زيرا خداوند، از وعده خود، تخلف نمی كند).

 در حدیث شریفی از امام جواد علیه‌السلام ایشان به تفاوت علائم حتمی و وعدههای الهی اشاره میکند و میفرماید: بداء در علائم حتمی منطقاً احتمال دارد، اما در وعدههای الهی احتمال ندارد. طبق این حدیث، سفیانی از علائم حتمی است، اما خود ظهور حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف از وعدههای الهی است:

«عن أَبُوهَاشِمٍ دَاوُدُ بْنُ اَلْقَاسِمِ اَلْجَعْفَرِيُّ: كُنَّا عِنْدَ أَبِيجَعْفَرٍ محمّد بْنِ عَلِيٍّ اَلرِّضَا عَلَيْهماالسَّلاَمُ فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي اَلرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِيجَعْفَرٍ عَلَيْهِالسَّلاَمُ هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي اَلْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ اَلْمِيعَادِ وَ اَللَّهُ لاٰيُخْلِفُ اَلْمِيعادَ» (از ابوهاشم، داود بن قاسم جعفری نقل شده: نزد امام جواد فرزند امام رضا علیهما‌السلام بودیم که بحث از سفیانی و اینکه [خروجش] از نشانه های قطعی است به میان آمد. به امام جواد عرضه داشتم: آیا در این نشانه قطعی بَدا [و تغییر] از طرف خدا راه دارد؟ فرمود: بله. عرضه داشتیم: می ترسیم در خود قائم (امام عصر) هم بدای الهی رخ دهد! فرمود: قائم از وعده های الهی است و خداوند خلف وعده نمی کند).١٠


١. این بیانات را معظّمله پس از تخریب بارگاه مطهر امامین عسکریین علیهما‌السلام به درخواست بعضی از مؤمنان مرقوم فرمود.

٢. بهطور کلی علائم و نشانه های ظهور به دو دسته حتمی و غیر حتمی تقسیم میشوند. با ملاحظه مجموع روایات، معلوم میگردد که علائم حتمی، آن نشانههایی هستند که احتمال وقوع بداء و عدم تحقق آنها بسیار ضعیف و نزدیک به صفر است؛ به نحوی که مورد اعتنا واقع نمیشود و از اینرو آنها را علائم حتمی مینامند. اما در نشانههای غیر حتمی، حصول بداء احتمال بالایی دارد و در نتیجه معتنیبه است.  امام صادق علیه‌السلام در روایت زیر به تقسیم علائم به حتمی و غیر حتمی اشاره میفرماید: «مِنَ اَلْأَمْرِ مَحْتُومٌ وَ مِنْهُ مَا لَيْسَ بِمَحْتُومٍ وَ مِنَ اَلْمَحْتُومِ خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ فی رَجَب». (الغیبة نعمانی، ص٣٠٠)

 همچنین در روایات، برخی از مصادیق علائم حتمی ذکر شده است؛ مانند ندای آسمانی، خروج سفیانی و کشته شدن نفس زکیّه.

امام صادق علیه‌السلام در روایتی به ذکر مصادیق علائم حتمی میپردازد و میفرماید: «اَلنِّدَاءُ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ السُّفْيَانِيُّ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ اَلسَّمَاءِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ قَالَ عَلَيْهِالسَّلاَمُ وَ فَزْعَةٌ فی شَهْرِ رَمَضَانَ تُوقِظُ اَلنَّائِمَ وَ تُفْزِعُ اَلْيَقْظَانَ وَ تُخْرِجُ اَلْفَتَاةَ مِنْ خِدْرِهَا؛ ندای آسمانی از حتمیّات است. سفیانی از حتمیّات است. کشته شدن نفس زکیّه از حتمیّات است. دستی که از آسمان ظاهر میگردد، از حتمیّات است. سپس حضرت فرمود: و همچنین است صیحه در ماه رمضان که خواب را بیدار کند و بیدار را هراسان نماید و دختران پردهنشین را از اندرون بیرون کند.»(همان، ص٢۵٢)

در روایات و از بین مصادیق فوق، بر حتمی بودن خروج سفیانی تأکید زیادی شده است. فضل کاتب نقل میکند: 

«كُنْتُ عِنْدَ أَبيعَبدِاَللَّهِ عَلَيْهِالسَّلاَمُ فَأَتَاهُ كِتَابُ أَبِي مُسْلِمٍ، فَقَالَ لَيْسَ لِكِتَابِكَ جَوَابٌ اُخْرُجْ عَنَّا إِلَى أَنْ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ لاَيَعْجَلُ لِعَجَلَةِ اَلْعِبَادِ، وَ لَإِزَالَةُ جَبَلٍ عَنْ مَوْضِعِهِ أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ مُلْكٍ لَمْ يَنْقَضِ أَجَلُهُ إِلَى أَنْ قَالَ: قُلْتُ فَمَا اَلْعَلاَمَةُ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لاَتَبْرَحِ اَلْأَرْضَ يَا فَضْلُ حَتَّى يَخْرُجَ اَلسُّفْيَانِيُّ، فَإِذَا خَرَجَ اَلسُّفْيَانِيُّ فَأَجِيبُوا إِلَيْنَا يَقُولُهَا ثَلاَثاً وَ هُوَ مِنَ اَلْمَحْتُومِ؛ نزد امام صادق علیه‌السلام بودم که نامهای از ابومسلم برای حضرت علیه‌السلام رسید. ایشان (به نامهرسان) فرمود: برای نامه تو جوابی نیست؛ از پیش ما بیرون رو. سپس حضرت فرمود: خداوند به دلیل شتابزدگی بندگان، عجله نمیکند. و همانا کنده شدن یک کوه از جای خود، آسانتر از نابودی حکومتی است که سرآمد آن نرسیده است. فضل کاتب میگوید که در ادامه پرسیدم: پس چه علامتی بین ما و شما هست، فدایت شوم؟ ایشان فرمود: ای فضل! از زمین تکان نخور تا اینکه سفیانی خارج شود. هر گاه سفیانی خارج شد، ما را اجابت نمایید. حضرت علیه‌السلام این جمله را سه بار فرمود: و خروج سفیانی از حتمیّات است.»(وسائل الشیعه، ج١۵، ص۵٢)

در روایت دیگری حمران بن اعین نزد امام باقر علیه‌السلام ، آرزو میکند که سفیانی از علائم غیر حتمی باشد و میگوید: «إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ أَجَلُ اَلسُّفْيَانِيِّ مِنَ اَلْمَوْقُوفِ»، اما امام باقر علیه‌السلام بلافاصله در پاسخ او با تأکید و سوگند میفرماید: «لا وَ اَللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ اَلمَحتُومِ» نه به خدا قسم! همانا سفیانی از حتمیّات است.

٣. امام  صادق علیه‌السلام فرمود: «نَحْنُ صَبَرْنَا وَ شِيعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا وَ ذَلِكَ أَنَا صَبَرْنَا عَلَى مَا نَعْلَمُ وَ هُمْ صَبَرُوا عَلَى مَا لايَعْلَمُون؛ ما صبر کردیم و شیعیان ما صبورتر از ما هستند؛ چراکه ما بر چیزی صبر کردیم که می دانیم  و آنها بر چیزی صبر کردند که نمی دانند»؛ تفسیر قمی، ج٢، ص١۴١. و نیز نک: تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶۵؛ کافی، ج۲، ص۹۳.

۴. متأسفانه امروزه رسم شده است که به اندک مناسبتی دروس را تعطیل میکنند. از مسائلی که حضرت آيت اللّه بهجت قدسسره‌ بسیار بر آن تأکید داشت، مواظبت بر اقامه مجالس درس و تدریس احکام اهل بیت علیهم‌السلام و رساندن تعطیلات به حداقل بود. ایشان توصیه میکرد که در عین حال که مجالس تسلیت و سوگواری و عزاداری برگزار میشود، مجالس درس نیز تعطیل نگردد؛ چرا که اساساً تعطیل شدن مجالس درس، از نقشههای کفار برای اهل علم بوده است. البته گاهی خود معظّمله در برخی از مناسبتها، در ابتدای جلسه درس، با دعوت از واعظ و مادحی مجلس عزا را برگزار و سپس درس خود را آغاز میکرد. بدیهی است این مطلب شامل بعضی از مناسبتهای خاص (مانند روز عاشورا و...) که اشتغال انسان باید منصرف به عزاداری و حزن باشد، نمیگردد؛ چنان که معظّمله نقل مینمود که طلبهای در نجف درس خود را حتی در روز عاشورا تعطیل نکرد، و به همین جهت بعد از مدتی توفیق از او سلب شد و از تحصیل علوم باز ماند.

۵. کارهایی که سبب میشود آن گریه محقق شود؛ همچون مجالس عزا، دسته جات و... .

۶. الغیبة نعمانی، ص٣٠٠.

٧. همان، ص٢۵٢.

٨. وسائل الشیعه، ج١۵، ص۵٢.

٩. آل عمران، ٩.

١٠. الغیبة نعمانی، ص٣٠٢.

 

 

جهت مشاهده تمامی تولیدات رسانه‌ای مرتبط با کتاب «بشارت از حضرت حجت(عج)»، و دسترسی به مجموع صوت‌ها و فیلم‌های بیانات حضرت‌ آیت‌الله بهجت، که قابلیت دسترسی به آن‌ها از طریق بارکد(QR)، در حاشیه صفحات کتاب فراهم گردیده است، به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

ویژه‌نامه اینترنتی کتاب بشارت از حضرت حجت(عج)

 

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها