عکسنوشت سهشنبه ٣ اردیبهشت ماه ١٣٩٨
بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان آقا
دوست داشت برای یکبار هم که شده با او خصوصی صحبت کند؛
اما نمیشد!
همیشه همراهش میرفت تا اگر فرصتی دست داد، بهخواستهاش برسد.
انتظارش، هر چند طولانی، بیفایده بود.
بیشازاین طاقت نداشت.
روزی دلبهدریا زد و به آقا گفت: «آقا! میخواهم با شما جلسهای خصوصی داشته باشم.»
آقا لبخند زد و گفت: «وقتهایم...