اهالی روستاهای اطراف نجف، بلکه همه عربها، تنها سند و مدرکی که به همدیگر میدادند، این بود که میگفتند: «کفِیلُک أَبُوالْحَسَنِ عَلِی علیهالسلام؛ ابوالحسن علی علیهالسلام وکیل و کفیل تو باشد». و این تنها دفتر ثبت و سند و محضر آنها بود!
نقل میکنند: شخصی از شخصی طلبکار بود، به نزد بدهکار آمد و طلبش را مطالبه کرد، بدهکار انکار کرد، طلبکار به بدهکار گفت: بیا برویم نجف و سوگند یاد کنیم. آمدند به ایوان طلا و روبهروی ضریح حضرت امیر علیهالسلام سوگندش داد و او هم قسم خورد که طلبکار نیستی، در همان لحظه صورتش سیاه شد!
خیلی دیده یا شنیده شده است که عوام به حرم حضرت ابوالفضل سلاماللهعلیه یا حضرت امیر علیهالسلام آمدهاند و با توسل به آنها فوراً حاجتشان را گرفتهاند.