در همان اوایل سلطنت پهلوی که فیصل (پادشاه عراق) به ایران آمد، زمانی که با رضاخان در درشکه سوار بودند و به سر مرز میرفتند، رضاشاه به فیصل گفت: من با دو چیز بر اوضاع مردم، مسلط شدم: ۱. خلع سلاح عشایر و قبایل؛ ۲. با گرفتن نفوذ روحانیت در مردم.
آری، با فتواگرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را بهپا کردند، بعد که سرکار آمدند و قدرت را بهدست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند؛ همان علما و روحانیون که دیروز مصلح جامعه بودند امروز مفسد جامعه و اخلالگر معرفی شدند! چون دیدند اینها همین کارها را که علیه دیگران و بر له آنها کردند، فردا ممکن است برله دیگران و علیه آنها بکنند!