صفحه اصلی

در حال بارگیری...
داستان

وقت‌هایم را پیش‌فروش کرده‌ام

دوست داشت یک بار خصوصی با هم صحبت کنند. یک روز به خود او گفت: آقا! می‌خواهم با شما جلسه‌ای خصوصی داشته باشم.
آقا لبخند زد، گفت: «وقت‌هایم در اختیار خودم نیست، همه را پیش‌فروش کرده‌ام!»
برای تمام شبانه‌روز برنامه داشت.

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها