«١٢٧» اگر چیز پاک به نجس برسد و هر دو یا یکی از آنها بهطوری تَر باشد که تری یکی به دیگری برسد، چیز پاک نجس میشود. و اگر تری بهقدری کم باشد که به دیگری نرسد، چیزی که پاک بوده نجس نمیشود. ولی اگر دست انسان به بدن میتی که هنوز او را غسل ندادهاند برسد، اگرچه بدن میت خشک باشد، احتیاط در این است که دست را بشوید.
«١٢٨» اگر چیز پاکی به نجس برسد و انسان شک کند که هر دو یا یکی از آنها تر بوده یا نه، آن چیز پاک، نجس نمیشود.
«١٢٩» دو چیزی که انسان نمیداند کدام پاک و کدام نجس است، اگر چیز پاکی با رطوبت به یکی از آنها برسد نجس نمیشود؛ ولی اگر یکی از آنها قبلاً نجس بوده و انسان نداند پاک شده یا نه، چنانچه چیز پاکی با رطوبت به آن برسد، نجس میشود.
«١٣٠» زمین و پارچه و مانند اینها اگر رطوبت داشته باشد، هر قسمتی که نجاست به آن برسد نجس میشود و جاهای دیگر آن پاک است و همچنین است خیار و خربزه و مانند اینها.
«١٣١» هرگاه شیره و روغن، مایع باشد بهطوریکه اگر قدری از آن برداشته شود، جای آن پُر میشود، همین که یک نقطه از آن نجس شد، تمام آن نجس میشود. ولی اگر مایع نباشد و یا اینکه مایع باشد، ولی نجاست به جای دیگر سرایت نکند نجس نمیشود.
«١٣٢» اگر مگس یا حیوانی مانند آن، روی چیز نجسی که تر است بنشیند و بعد روی چیز پاکی که آن هم تر است بنشیند، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حیوان بوده، چیز پاک نجس میشود و اگر نداند پاک است.
«١٣٣» اگر جایی از بدن که عرق دارد نجس شود و عرق از آنجا به جای دیگر برود، هر جا که عرق نجس به آن برسد نجس میشود، و اگر عرق به جای دیگر نرود جاهای دیگر بدن پاک است.
«١٣۴» اخلاطی که از بینی یا گلو میآید، اگر خون داشته باشد، جایی که خون دارد نجس و بقیه آن پاک است؛ پس اگر به بیرون دهان یا بینی برسد، مقداری را که انسان یقین دارد جای نجسِ اخلاط به آن رسیده نجس است و محلی را که شک دارد جای نجس به آن رسیده یا نه، پاک میباشد.
«١٣۵» اگر آفتابهای را که ته آن سوراخ است روی زمین نجس بگذارند، چنانچه آب طوری زیر آن جمع گردد که با آب آفتابه یکی حساب شود، آب آفتابه نجس میشود، ولی اگر آب آفتابه از داخل به بیرون با فشار جریان داشته باشد یا احتمال برود که نجاست بیرون به داخل سرایت نمیکند، حتی اگر سطح آب بیرون و داخل مساوی هم باشد، آب آفتابه نجس نمیشود.