صفحه اصلی

در حال بارگیری...
یادنامه

زندگی‌نامه کوتاه از علامه سید محمدحسین طباطبایی

آیت‌الله سید محمدحسین طباطبایی تبریزی، از جمله چهره‌های تأثیرگذار در جامعه علمی حوزوی و حتی دانشگاهی در دوران معاصر است. ذکاوت،‌ دقت نظر، تلاش علمی، حافظه قوی، سیرت نیکو، همت والا و بسیاری از نکات مثبت دیگر، دست به دست هم داد تا وی «علامه» دوران ما باشد.

علامه طباطبایی در سال ١٢٨١ش در شهر تبریز به دنیا آمد. در کودکی از نعمت پدر و مادر محروم شد و تحت تکفل وصیِ پدرش قرار گرفت. ایشان تحصیل را در وطن آغاز کرد و تا بیست‌وسه سالگی در تبریز بود. پس از آن بود که برای تکمیل دروس به همراه برادر، راهی نجف اشرف شد و از محضر اساتید بزرگی چون آیت‌الله کمپانی، آیت‌الله نایینی، آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی،‌ سید حسین بادکوبه‌ای و سید ابوالقاسم خوانساری بهره‌مند گردید.

علامه طباطبایی و حضرت آیت‌الله بهجت در نجف، چند سالی با یکدیگر به حلقه درس برخی از این اساتید می‌رفتند؛ لذا میان ایشان الفت و دوستی پدید آمده بود. به همین جهت بسیار شنیده می‌شد که حضرت آیت‌الله بهجت، به نقل قول از دوست قدیمی خویش،‌ یا به بیان خاطراتی از او می‌پرداخت؛ از جمله درباره عبادات ایشان چنین می‌فرمود: «آقای طباطبایی رحمه‌الله تمام لیالی ماه رمضان را احیا می‌کردند، صیفاً و شتاءً».

علامه طباطبایی و حضرت آیت‌الله بهجت در نجف، چند سالی با یکدیگر به حلقه درس برخی از این اساتید می‌رفتند؛ لذا میان ایشان الفت و دوستی پدید آمده بود. به همین جهت بسیار شنیده می‌شد که حضرت آیت‌الله بهجت، به نقل قول از دوست قدیمی خویش،‌ یا به بیان خاطراتی از او می‌پرداخت؛ از جمله درباره عبادات ایشان چنین می‌فرمود: «آقای طباطبایی رحمه‌الله تمام لیالی ماه رمضان را احیا می‌کردند، صیفاً و شتاءً».

وقتی علامه طباطبایی وارد نجف شد، حضرت آیت‌الله قاضی به‌ سبب ارتباط خویشاوندی با ایشان، به دیدارش آمد و با بیان چند جمله، آتش نهفته درون طلبه جوان تبریزی را شعله‌ور ساخت. پس از این بود که علامه به محفل شاگردان حضرت آیت‌الله قاضی راه یافت و تا پایان عمر ایشان، این ارتباط ادامه داشت.

یکی از ویژگی‌های مهم علامه، جلسات پر ثمر علمی ایشان بود؛ به طوری که در زمان معاصر، کمتر عالمی بدین حد، شاگردان برجسته و تأثیرگذار داشته است. البته ایشان از برخی شاگردان خود گله‌مند بود؛ چراکه پس از کسب برخی معلومات وارد دستگاه‌های حکومتی آن زمان می‌شدند؛ لذا حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره می‌فرمود: «آقای طباطبایی در اوایل امر شکایت می‌کرد که برای عده‌ای منظومه و حکمت می‌گویم، ولی آنان می‌روند و در ادارات دولتی (در زمان رژیم پهلوی) داخل می‌شوند، و مردد بود که درس بگوید یا خیر».

علامه طباطبایی به‌سبب شدت فشار اقتصادی ناچار از نجف به تبریز برمی‌گردد و برای امرار معاش، بخشی از وقت خود را صرف کشاورزی می‌کند. پس از ده سال اقامت در تبریز، به قم می‌آید. اوایل ورود به قم، با آنکه عالمی کم‌نظیر بود، کسی او را نمی‌شناخت. سر و وضع ساده و تواضع و سکوت بسیار، موجب شده بود که کسی از علم و دانایی و تقوای او باخبر نباشد. تا آنجا که برخی از شاگردان ایشان، وقتی به محضر ایشان راه می‌یابند و متوجه دانایی و مهارت وی در علوم گوناگون می‌گردند، متعجب می‌شوند که این همان آخوندی است که ما بارها او را با سر و وضع ساده در خیابان دیده بودیم و ابداً احتمال نمی‌دادیم که دارای چنین مقامات علمی باشد.

کسانی که توفیق ملاقات با آن مرد الهی را داشتند، می‌دیدند که باوجود دانش سرشار، تواضع و حیایی بسیار دارد و با اینکه علامه زمان بود، لفظ «نمی‌دانم» بسیار از ایشان شنیده می‌شد و به کسی اجازه نمی‌داد که در نماز به او اقتدا کند. خلق لطیف و طبع بلندش، حاکی از باطن مصفا و پاکش داشت. آن‌قدر مؤدب بود که حتی در برابر شاگردان نیز به جایی تکیه نمی‌کرد.

حضرت آیت‌الله سید محمدحسین طباطبایی در تألیف نیز بسیار موفق بود. برجسته‌ترین آثار وی تفسیر المیزان است. این تفسیر در بیست جلد با روشی نو تألیف یافته و تحولی مهم در علم تفسیر قرآن به شمار می‌آید. علامه طباطبایی نفسی پاک و مهذّب، و سیمایی جذاب و گیرا داشت. کسانی که توفیق ملاقات با آن مرد الهی را داشتند، می‌دیدند که باوجود دانش سرشار، تواضع و حیایی بسیار دارد و با اینکه علامه زمان بود، لفظ «نمی‌دانم» بسیار از ایشان شنیده می‌شد و به کسی اجازه نمی‌داد که در نماز به او اقتدا کند. خلق لطیف و طبع بلندش، حاکی از باطن مصفا و پاکش داشت. آن‌قدر مؤدب بود که حتی در برابر شاگردان نیز به جایی تکیه نمی‌کرد.

از هر انگشتش یک هنر می‌بارید؛ طبع روان و اشعار پرمغز و ادیبانه، تبحر در ریاضیات و معماری، حکمت و فلسفه، فقه، اصول، تفسیر قرآن کریم و... . حتی در مهارت‌های روزمره زندگی نیز سرآمد اقران بود، در کشاورزی و باغداری شیوه‌های منحصربه‌فردی داشت، در تیراندازی و سوارکاری و شنا بسیار ماهر بود و خطاطی زبردست به‌ شمار می‌آمد، ولی با همه اینها آرام و بی‌ادعا مدت زندگی دنیا را به سرآورد و با صبر و تحملی عجیب زندگی دشوار و پر از سختی خود را سپری کرد و پس از هشتاد و یک سال زندگی پربرکت، در تاریخ هجدهم محرم ١۴٠٢/ بیست‌ و چهارم آبان ١٣۶٠ دیده از جهان فروبست و در حرم مطهر حضرت معصومه علیها‌السلام به خاک سپرده شد. 

 

منبع: سالنامه العبد ١٣٩۵ - آبان

 

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها