«بادکوبه» اکنون به نام «باکو» مشهور است و از شهرهای کشور آذربایجان بهشمار میآید. باکو پیش از رواج کمونیست و تسلط شوروی بر این شهر، یکی از شهرهای ایران و محل زندگی شیعیان بود و عالمانی بسیار از این شهر و شهرهای پیرامونش به ظهور رسیدند. شهری که اکنون تناسبی با گذشته خود ندارد و همین امر موجب حسرت شیعیان و بهویژه فرهیختگان و پرهیزکاران میگردد. حضرت آیتالله بهجت قدسسره نیز به مناسبتهای گوناگون، از فشار شوروی کمونیست بر شهرهای آذربایجان یاد میکردند و فجایعی را که در آن دوران بر شیعیان رفته بود و آثار آن هنوز برقرار است، با ناراحتی بیان میکردند. از جمله میفرمودند: «خدا میداند در طول هفتاد سال دوران اختناق کمونیستی در قفقاز، بادکوبه، ایروان، نخجوان و… بر دین و دینداران چه گذشت! مگر کسی میتوانست تظاهر به دین کند؟! خدا میداند مساجدی که در آنها اقامه نماز میشد، آیا الآن هم دایر است یا خیر … . وضعیت بهگونهای بود که در بادکوبه علما یا تقیه میکردند یا فرار».
حضرت آیتالله بهجت، این صفت استاد را چنین بیان میفرمود: «استاد ما [شیخ محمدحسین غروی اصفهانی] میفرمود: مرحوم آقا سید حسین بادکوبهای روزی دو درس میگفت. اما در غیر ساعاتی که درس میگفت، چنان خاموش بود که گویی زبان ندارد، مگر اینکه ذکری بگوید، وگرنه سکوت محض بود!
یکی از عالمان شهیر این دیار، آیتالله سید حسین بادکوبهای است. وی در سال ١٢٩٣ هـ.ق در بادکوبه (باکو) متولد شد. تحصیلات خود را از همان شهر آغاز کرد و پس از مدتی برای ادامه تحصیل و تکمیل دانش به تهران آمد؛ شهری که در آن زمان عالمانی خبیر و حکیمانی شهیر در خود داشت و صبغه فلسفی در مدارس آن بسیار مشهود بود.
سید حسین در تهران از عالمانی چون میرزا ابوالحسن جلوه بهرهمند شد، اما شوق بیشتر آموختن و همجواری با بارگاه مطهر امیرالمؤمنین علیهالسلام وی را به نجف اشرف کشانید. در آنجا از محضر مرحوم مامقانی و آخوند خراسانی استفاده کرد و خود نیز به تدریس فقه و اصول و فلسفه مشغول شد. مهارت وی در فلسفه موجب شد که بیشتر به توانایی در تدریس فلسفه شناخته شود؛ لذا بسیاری از بزرگان علم و دانش در درس فلسفه ایشان حاضر میشدند. علامه سید محمدحسین طباطبایی و آیتالله شیخ محمدتقی بهجت رحمهمالله از مشهورترین شاگردان وی هستند.
آنان که محضر او را درک کرده بودند، او را شخصی متعبد به شریعت مقدس و متخلق به اخلاق اسلامی یافته بودند. کمگویی ایشان زبانزد بود، بهطوریکه در غیر از زمان تدریس بهندرت سخن میگفت و رفتارش یادآور این فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام بود که: «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً كَسَرَتْ قُلُوبَهُمْ خَشْيَةُ اللَّهِ فَاسْتَنْكَفُوا مِنَ الْمَنْطِقِ وَ إِنَّهُمْ لَفُصَحَاءُ أَلِبَّاءُ نُبَلَاءُ؛ خداوند بندگانی دارد که خشیت و خوف خدا دلهایشان را شکسته است، پس از کلام خودداری میکنند، درحالیکه کلامی فصیح دارند و خردمند و باهوش هستند».[١]
حضرت آیتالله بهجت، این صفت استاد را چنین بیان میفرمود: «استاد ما [شیخ محمدحسین غروی اصفهانی] میفرمود: مرحوم آقا سید حسین بادکوبهای روزی دو درس میگفت. اما در غیر ساعاتی که درس میگفت، چنان خاموش بود که گویی زبان ندارد، مگر اینکه ذکری بگوید، وگرنه سکوت محض بود!
آقای (علامه) طباطبایی رحمهالله سالی در شب عید غدیر ایشان را با عدهای از علما و فضلا برای صرف شام به منزل خویش دعوت کرده بود. یکی از معاصرین آقای سید حسین بادکوبهای هم در آن مجلس شرکت داشت، او تمام وقت مجلس را با صحبت اداره کرده بود، ولی ایشان یک کلمه هم صحبت نکرده و سخن نگفته بود».
حضرت آیتالله بهجت درباره مرحوم بادکوبهای میفرمود: «تعبدّش بیش از دیگران بود، دائمالذکر بود، متأدب به آداب و سنن شرعی بود، نعلین خود را از درِ مسجد [یا صحن] خلع مینمود.»
حضرت آیتالله بهجت درباره مرحوم بادکوبهای میفرمود: «تعبدّش بیش از دیگران بود، دائمالذکر بود، متأدب به آداب و سنن شرعی بود، نعلین خود را از درِ مسجد [یا صحن] خلع مینمود. چاه نفت در ملک او بود [که غصب کرده بودند]، ولی برای علم حسرت میخورد». ایشان به قرائت زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام مقید بود. از حضرت آیتالله بهجت قدسسره که این سیره استاد را بهخوبی آموخته بود نقل است که میفرمود: «کتاب اخلاق ابنمِسْکَوَیه را در ماه رمضان، نزد مرحوم بادکوبهای خواندم. او خیلی متعبّد بود. کسی او را در حال گفتن ذکری دیده بود. از او پرسیده بود که چه ذکری میگوید. پاسخ داده بود که متن زیارت عاشورا را خواندهام و صد لعن و سلامش را در راه میگویم».
حضرت آیتالله بهجت نزد ایشان به تحصیل کتاب «اشارات» ابنسینا مشغول بود. از صفات بارز استاد، اهتمام والا به امر تدریس بود، بهطوریکه وقتی پسرش سکته کرد، حاضر نبود تدریس را رها نماید و درنهایت با اصرار شاگردان از تدریس منصرف میشود.
حضرت آیتالله سید حسین بادکوبهای رحمهالله در سال ١٣۵٨ هـ.ق در نجف درگذشت و در جوار مرقد مطهر امیرالمؤمنین علیهالسلام به خاک سپرده شد.