صاحب مفتاحالکرامة رحمهالله ایوانی داشته که هنگام تألیف، کتابها را در اطراف خود در آنجا باز میگذاشته است، دختر یا نوه خردسال ایشان میآمد و در آنجا مینشست و در همانجا به خواب میرفت، ایشان میفرمود: «ما هذَا التعَشقُ لِلنوْمِ! یکفِینِی مِثْلُ هذا؛ چقدر این دختر بچه از خواب لذت میبرد! [لذتی] همچون لذتی که این دختر بچه از خواب میبرد، برای [تحصیل علم] من کافی است».