ما با خواندن کتاب «مطوّل»۱ موافق نیستیم، چون وقت زیادی میخواهد، کتاب «مختصر»۲ را بخوانند بهتر است، «جواهر البلاغه»۳ را بخوانند بهتر است. بعد از آن میتوانند کتابهایی مثل مطوّل را در ایام تعطیل مباحثه کنند.
حتی بهصورت شفاهی نقل شده ـ نمیدانم درست است یا نه ـ که مرحوم شیخ انصاری گفته بود: «مَنْ حَلَّ مکاسبی مِن الجِلد إلی الجِلد أجزتـه بالاجتهاد»
این هم یکی از اشکالاتی است که حوزه شیعه دارد، ولی اهلسنت ندارند، خصوصاً حوزه اهلسنت در کشور مصر که همه کتابهای درسی خودشان را تلخیص کردهاند و به شکل درسی و کلاسی مرتب کردهاند. برخلاف ما که «رسائل»۴ و «مکاسب»۵ و «کفایه»۶ را در دوره سطح میخوانیم و چون این کتب را در دوره سطح میخوانیم فقط به تصور آن کار داریم، و نسبت به تصدیق آن کار نداریم. درصورتی که کتاب رسائل درس خارج شیخ انصاری۷ بوده است. نقل است که شیخ انصاری این کتاب را همراه خودش سر درس میآورده و درحالیکه هنوز خطی بوده سر درس میخوانده است. کتاب مکاسب که بسیار مفصل و با دقت است. حتی بهصورت شفاهی نقل شده ـ نمیدانم درست است یا نه ـ که مرحوم شیخ انصاری گفته بود: «مَنْ حَلَّ مکاسبی مِن الجِلد إلی الجِلد أجزتـه بالاجتهاد»۸. حالا منظور از «حَلّ» حلّ تصوری است یا اعم از تصوری و تصدیقی؟! این مکاسب با چنین ویژگیهایی در دوره سطح خوانده میشود! طلبه بعد از خواندن «مطوّل» و «شرح لمعه» و بعد هم «قوانین»۹ یا «فصول» و «کفایه» وارد دوره خارج میشود. به نظر ما در خواندن این کتابها ترتیب مراعات نمیشود؛ مثلاً مرحوم مظفّر۱۰ کتاب «اصول الفقه» را به عنوان واسطه کتاب «معالم»۱۱ و «کفایه» نوشته است؛ درحالیکه این کتاب به لحاظ زمانی بعد از کفایه نوشته شده است. به نظر ما مناسبترین کتاب درسی فقه در دوره سطح، برای مدرّس و طلبه همین کتاب «ریاض»۱۲ است. برتری این کتاب نسبت به کتابهای دیگر به آن است که دوره کامل فقه است و در عین حال مختصر است. البته همین کتاب هم اشکالاتی دارد. اشکالات بسیاری به کارهای ما هست، ما باید اشکالات خودمان را بگوییم، شاید روزی درصدد اصلاح باشیم. کسی قادر نخواهد بود این روش درس خواندن را تغییر بدهد مگر اینکه نفوذی داشته باشد.