خدا رحمت کند حاج اشرفی١ را که خوب موارد احتیاط را میدانست! مردمی که در اطراف حاج اشرفی بودند، مثل اینکه اطراف رسول اللّه صلیاللّهعلیهوآلهوسلّم بودند....
زمانی که باغ ملی قم را ـ که در کنار شهرداری سابق واقع است، و قبرستان و محل دفن علما بوده است ـ احداث میکردند، چقدر اجساد تازه پیدا شد! از جمله وقتی نزدیکی قبر قطب راوندی را حفاری کردند و به نزدیکی قبر رسیدند، شکافی پیدا شد و دیدند بدن ایشان بلکه کفن او همچنان تازه باقی مانده است!
بااینهمه، عدهای ...
از مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی١ نقل شده که میفرمود: «از بس اقوال متخالف فقهی به نظرم میرسد، بهطوریکه گویا محال است که بتوانم به یک قول، جازم شوم». و این کار کأنه برای ایشان همیشه اتفاق میافتاده است و شاید در هیچموردی قاطع به حکم نبودند....
در زمان سابق (رژیم پهلوی) وقتی در اوقات زیارتی، اطراف حرم حضرت معصومه علیهاالسلام ازدحام میشد و زنان حجاب را درست رعایت نمیکردند، آیتاللّه بروجردی رحمهاللّه میفرمود: «مناسب نیست اهل علم بدون ضرورت، در میان جمعیت و ازدحام داخل شوند، خوب است ملاحظه کنند».
امیدواریم خداوند برای یک مشت شیعه مظلوم، ...
ظاهر قرآن و عترت مثل بقیه ظواهر اعتبار دارد و حجت است؛ ظاهر قرآن مثل کتابها، و ظاهر عترت مثل سایر انسانها؛ ولی در باطن با چیزهای دیگر بسیار تفاوت دارند....
مراجعه به تراجم علمای سلف، بهمنزله مراجعه به کتابهای معتبر اخلاقی است. هرکس که طالب تهذیب و ترقی در امور معنوی است و میخواهد از زندگی و عمر خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند که چه کارها میکردند....
ذکر تراجم و احوال علما، بهمنزله مطالعه کتب اخلاق است.
آقا شیخ محمدحسین اصفهانی رحمهالله، صاحب تفسیر، با اینکه عمر چندانی نداشت، در عصر خود در علوم عقلی و نقلی جامع بود. استاد ما میفرمود: اگر ایشان بعد از میرزای بزرگ رحمهالله میماند، مرجعیت به ایشان میرسید.
وقتی در مقام علم و عمل به هر کدام از ...
حدسیات مرحوم کاشفالغطا در فقه ماشاءالله خیلی قوی است و واقعاً چون شهید اول رحمهالله است. یعنی کار فقیه به جایی میرسد که با تکیه بر ارتکازیات فتوا میدهد [نه با ادلۀ سمعیه]. البته هر شخص عامی، ارتکازیاتش قبول نمیشود؛ بلکه ارتکازیات نزد فقیه باید بهگونهای باشد که از اَشباه و نظایر مسئله ا...
زمانی دیدند پدر مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانی صاحب تفسیر، که از علما و بزرگان اصفهان بود، تمام کارهایش را کنار گذاشت و برای زیارت عتبات به سوی نجف و کربلا حرکت کرد. بستگان و آقازادهها مقداری لباس تهیه کردند و در پی ایشان رفتند و در منزل اول خارج از اصفهان به او رسیدند و گفتند: این چه حرکت و مسافرت است...