صفحه اصلی

در حال بارگیری...

سیره اخلاقی

دیگر رسانه‌ها

پویانمایی «چرا آیت الله بهجت نماز شب را ترک کرد؟!»

در نجف مشغول تحصیل و تهذیب نفس بود و به کار خودش مشغول بود. اما گروهی که مخالف عرفان بودند، نامه‌ای به پدرش نوشتند که چه نشسته‌ای که امکان دارد پسرت از درس و بحث خارج بشود و از بد گویی درباره او چیزی کم نگذاشتند.  پدر هم، نگران پسر در نامه‌ای به او نوشت که من راضی نیستم جز واجبات عمل دیگری انجام بده...
دیگر رسانه‌ها

معرفی آیت‌الله بهجت قدس‌سره از زبان مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی

مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی: اگر از بنده بپرسند که آیت‌الله بهجت [قدس سره] را در یک جمله معرفی کن... من طبق آن پایه‌ی عقلی که دارم و بسیار مرتبه ضعیفی است از عقل و معرفت، به اندازه فهم خودم می‌گویم:  آقای بهجت [قدس‌سره] کسی بود که دانست برای چه آفریده شده و چه راهی را باید طی کند تا به مقصد خلقت برسد ...
دیگر رسانه‌ها

تقید آیت‌الله بهجت قدس‌سره به برنامه‌های عبادی

مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی: تقید ایشان به عبادات و سحرخیزی و زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها و برنامه‌های عبادی متعددی که هر روز اجرا می‌کردند.  اینها اولین چیزهایی بود که هر بیننده‌ای را به خودش متوجه می‌کرد مخصوصاً کسانی که دوست داشتند یک الگوی رفتاری برای خودسازی بشناسند و پیروی کنند.  آنچه بر ا...
دیگر رسانه‌ها

با سکوت به مقامات عالیه می‌رسید

بخش‌هایی از مصاحبه مرحوم آیت‌الله حمیدی تهرانی از همدرسان آیت‌الله بهجت قدس‌سره در نجف؛   ایشان [آیت‌الله بهجت] در مدرسه آقا سید محمد کاظم یزدی در طبقه بالا روی حجره‌ی آقای حاج شیخ مرتضی طالقانی، حجره‌ی آقای بهجت روی حجره‌ی ایشان بود.  می‌رفتیم حجره‌ی ایشان، هم سن هم بودیم، حالات ایشان را تماشا می‌ک...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٢۴ مرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
نماز که تمام می‌شود، عدۀ زیادی به‌دنبال آقا راه می‌افتند. وقتی به سر کوچه می‌رسیم، مردی نزدیکم می‌شود و می‌پرسد: «شما با آقا آشنا هستید؟» سر تکان می‌دهم. می‌گوید: از مشهد آمده و پولی برایش نمانده. می‌خواهد واسطه شوم تا آقا کمکش کند. می‌گویم: «من نمی‌تونم بگم. ولی اگه حرفت حقیقت داشته باشه، آقا خودشو...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ١٧ مرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
می‌خواست از طرف آقای بهجت، به طلبه‌های نجف شهریه بدهد. آقا وقتی شنید، گفت شرط دارد: اول اینکه «ایشان این اقدامش با  رضایت قلبی باشد؛ نه به‌خاطر رودربایستی...» دوم اینکه «از من اسمی  نبرند. شهریه را از طرف «اهل علمی از قم» بدهند!» بندۀ خدا گفته بود: «این شدنی نیست؛ محل سؤال و ابهام می‌شود.» آقا با اک...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ١٠ مرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
قبل‌تر محافظ یکی از مراجع بود. بعد از فوت آن مرجع، آمده بود به‌اصرار که محافظ آقای بهجت بشود. خانوادۀ آقا هم قبول کردند و با خودش در میان گذاشتند. گفت: «آن وقت چه کسی می‌خواهد از آن محافظ، محافظت کند؟» گفتند: «خدا» گفت: «همان خدا، از من هم محافظت می‌کند.» به شیوه باران، ص٢۶   ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٣ مرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
صبح جمعه، وقتی مجلس روضه در خانه برگزار می‌شد، همان جلوی در می‌نشست. هر کس وارد می‌شد جلوی پای او می‌ایستاد و با خوش‌رویی از او استقبال می‌کرد؛ فرقی نداشت چه کسی باشد. اگر کودک بود، برایش دعایی می‌خواند و نوازشش می‌کرد. گاه می‌گفت روضۀ علی‌اصغر علیه‌السلام بخوانند. یک روز جمعه، در بین روضه در باز شد...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سعی کن هر شبانه‌روزی یک‌مرتبه گریه کنی!!

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
[حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره] شیر آب حیاط را به‌اندازۀ یک شیر سماور باز کرده بودند و داشتند وضو می‌گرفتند.  گفتم: آقا، محرم دارد می‌آید و من یک ماه برای تبلیغ می‌روم. سفارشی کنید که آویزه گوشم کنم.  همان‌جور که وضو می‌گرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت:  «آسید محمد! سعی کن هر شبانه‌روزی یک‌مرتبه برا...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٢٧ تیر ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
روضه‌خوان از مصائب کربلا می‌خواند. بندۀ خدایی هم از تهران آمده بود؛ نشسته بود کنار آقا و زیر لب مدام به روضه اشکال می‌گرفت. می‌گفت: «اینجا را دارد اشتباه می‌گوید... این‌طور که می‌گوید، نبوده»؛ آقای بهجت سر  بلند کرد و گفت: «چی می‌گی آقا؟! از این بدتر کردند!  بدتر هم کردند...» به شیوه باران، ص۴٧   ...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها