صفحه اصلی

در حال بارگیری...

رساله عملیه

«به موارد ذیل توجه شود»

الف: کلّیه جملاتی که در آن «باید»، «لازم است»، «بنا بر اظهر»، «بنا بر اقوی»، «بعید نیست»، «خالی از وجه نیست» به‌کار رفته است، به‌منزله فتوای صریح می‌باشد و لازم است به آن عمل شود.

ب: کلّیه جملاتی که در آن عبارت «بنا بر احوط»، «بنا بر احتیاط» به کار رفته است اگر در آن مسئله، قبل از این کلمات و یا بعد از آن فتوایی داده نشده، احتیاط واجب است، و در غیر این صورت احتیاط مستحب می‌باشد.
ج: در هر مسئله‌ای که احتیاط واجب باشد، مُقلّد می‌تواند به آن عمل کرده و یا به مجتهد دیگری که جامع شرایط تقلید بوده و از دیگر مجتهدین اعلم باشد، رجوع کند. و این در صورتی است که مجتهد دوم در آن مسئله احتیاط نکرده و فتوا داده باشد.

د: در هر مسئله‌ای که عبارت «محلّ تأمل است» یا «محلّ اشکال است» به‌کار رفته، به‌منزله احتیاط واجب است؛ بنابراین اگر جایز بودن چیزی مورد تأمل یا اشکال بود، احتیاط واجب در ترک کردن آن است.

 

اَلْحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیر خَلقِه مُحَمَّد وَ آلِهِ الطّاهِرین وَ لَعنَة اللّه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعِین اِلی یوم الدّین 

احکام مالی که پیدا شده

«٢٠۵۶» مالی را که انسان پیدا می‌کند، اگر نشانه‌ای نداشته باشد که به‌وسیله آن صاحبش پیدا شود، و حیوان هم نباشد و ارزش آن از یک درهم، یعنی ۱۲/۶ نخود نقره سکه‌دار کمتر نباشد، می‌تواند از طرف صاحبش صدقه دهد؛ و یا به حاکم شرع بدهد....

ذبح و شکار

«٢٠٧٠» اگر حیوان حلال‌گوشت را به دستوری که بعداً گفته می‌شود سر ببرند، وحشی باشد یا اهلی، بعد از جان دادن، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است، ولی حیوان نجاست‌خوار که استبراء نشده و همچنین حیوانی که انسان با آن نزدیکی کرده، گوشت آن حلال نیست....

دستور ذبح

«٢٠٨٠» دستور سر بریدن حیوان آن است که چهار رگ بزرگ گردن آن را از پایین برآمدگی زیر گلو به‌طور کامل ببرند، و آن چهار رگ عبارتند از: «حلقوم» که مجرای تنفس حیوان است، و «مری» که زیر حلقوم است و مجرای غذای حیوان است، و دو رگ خونی دیگر، که دو طرف حلقوم است و به آنها «ودج» گفته می‌شود، و اگر آنها را بشکاف...

شرایط ذبح

«٢٠٨٣» سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: ١ـ کسی که سر حیوان را می‌بُرد، چه مرد باشد یا زن و یا بچه ممیز، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهل‌بیت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نکند. و مرتدّ از مسلمین، غُلاة، خوارج و منکر ضروریات اسلام، محکوم به حکم کافر است....

طلاق بائن و رجعی

«٢٠١٧» طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند؛ یعنی بدون عقد او را به همسری قبول نماید، و آن بر پنج قسم است: ١ـ طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد؛ ۲ـ طلاق زنی که یائسه باشد؛ ۳ـ طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد؛ ۴ـ طلاق زنی که او را سه دفعه طلاق داده‌اند...

احکام رجوع کردن

«٢٠١٩» در طلاق رجعی مرد به دو صورت می‌تواند به زن خود رجوع کند: ١ـ حرفی بزند که معنایش این باشد که او را دوباره زن خود قرار داده است؛ ۲ـ کاری کند که زن از آن بفهمد رجوع کرده است. «٢٠٢٠» برای رجوع کردن لازم نیست دو مرد شاهد بگیرد، یا به زن خبر دهد، بلکه اگر بدون اینکه کسی بفهمد، بگوید، به زنم رجوع کر...

طلاق خُلع

«٢٠٢٢» طلاق زنی را که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به شوهر می‌بخشد تا طلاقش دهد، خلع گویند. «٢٠٢٣» اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می‌گوید: «زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق»؛ یعنی: «زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست...

مسائل متفرقه ازدواج

«١٩۴۵» اگر مرد در عقد شرط کند که زن باکره باشد و بعد از عقد معلوم شود که باکره نبوده، بنابراظهر، می‌تواند عقد را به‌هم بزند، ولی اگر به گمان باکره بودن با زنی ازدواج کرد و بعداً معلوم شود که باکره نیست، اختیار فسخ ندارد، مگر در صورتی که تَدلیسی در کار باشد....

احکام شیر دادن

«١٩۵۵» اگر زن بچه‌ای را با شرایطی که بعداً گفته خواهد شد شیر دهد، آن بچه به‌واسطه شیر خوردن به افراد ذیل مَحرَم می‌شود: ١ـ خود زن، و او را مادر رضاعی می‌گویند؛ ٢ـ شوهر زن که شیر مال اوست، و او را پدر رضاعی می‌گویند؛ ٣ـ پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعی او باشند؛...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها