شخصی میگفت: شما علما و مراجع در جوانی تارک دنیا هستید، ولی در اواخر عمر که به ریاست میرسید آن را فراموش میکنید، اما ما کارمندان ادارات و مردم عادی اوایل عمر و دوران جوانی را به لذایذ و شهوترانی میپردازیم، ولی در اواخر عمر پس از برکنار شدن از کار و بازنشستگی، به عبادت و توبه و زهد مشغول میشویم!...
جای تعجب نیست که مسلمانها عترت را ضایع کردهاند، مگر نه این است که اکثر مردم روی زمین نصاری هستند و قرآن را قبول ندارند و میگویند: شخص حکیمی آن را جمعآوری نموده است؟! اگر از یک حکیم است و کتاب الهی آسمانی نیست، پس چرا حتی یک سوره مانند آن ـ نه ده سوره و یا بیشتر ـ نمیآورید؟! با اینکه چند صد سال ...
آقا شیخ مرتضی طالقانی رحمهالله حدود ۹۰ سال عمر داشت و در مدرسه آقا سید محمدکاظم یزدی رحمهالله در نجف اشرف بودند. هنگامی که برای ایشان عماری (برانکارت و تخت انتقال بیمار) آوردند و از ایشان استجازه نمودند که جهت معالجه به منزل انتقال دهند، فرمود: «قُضِی الأمْرُ، غَداً یخْبَرُ بِوَفاتِی؛ کار تمام شده...
مرحوم سید بحرالعلوم در مکه به کتابخانه یک قاضی سنی وارد شد و فرمود: چه کتابهایی در این کتابخانه وجود دارد؟ وی جواب داد: «فِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الأنفُسُ» در آن هر چه دلها بخواهند وجود دارد».١
سید فرمود: فلان کتاب را داری؟ وی گفت: خیر. به همین ترتیب برای نقض سخن او تا هفت کتاب را نام برد و او گفت: ...
آقایی گفته بود ـ خیلی هم بعید نیست ـ : جوانی را در حرم کاظمین علیهماالسلام دیدم که مشغول نماز بود و در زمان اندکی الیماشاءالله نماز بهجا آورد، در قنوت هم برای تعجیل فرج، به نام صاحب عجلاللهتعالیفرجهالشریف دعا میکرد. نمیدانم که آیا بعد از نماز کلمهای از او نقل میکرد یا نه؟ شاید بنده هم آن ش...
آقایی از معاریف و ائمه جماعت قم ـ که مدتی در نجف بود و همانجا متأهل و اولاددار شد و سپس به ایران آمد ـ میگفت: هفتهای بر من نمیگذشت که کرامتی در نجف نبینم. مثلاً هرگاه به شخصی احسان میکردم، در همان هفته به نحو احسن به من احسان میشد، و موارد زیادی از این قبیل را بیان میکرد....
در تعبدیات کوه کندن (کار دشوار و طاقتفرسا) از ما نخواستهاند، سختترینش نماز شب خواندن است، که در حقیقت، تغییر وقت خواب است، نه اصل بیخوابی، بلکه نیم ساعت زودتر بخواب تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی. آیا میترسی اگر بیدار شدی، دیگر خوابت نرود و بمیری؟! اگر خواب بمانی، در خواب هم ممکن است بمیری.
در محض...
علمای بزرگ و مراجع تقلید زمان ما وقتی در حرم (نجف، کربلا و…) مشغول زیارت میشدند، حالات و حرکاتی از آنها سر میزد که گویا کسی در حرم نیست، و اصلاً مسئله ریا در کار نیست! آنها که در نقد و جواب مسائل علمی، خود را افلاطون زمان میدانستند، چرا برای افراد کمتر و پایینتر از خود، خودنمایی و ریاکاری کنند؟!...
زمانی که ما در نجف در مدرسه مرحوم سید محمدکاظم یزدی بودیم، شبی هنگامی که مشغول درس و مطالعه بودیم، صدایی از حجره همسایه و دیواربهدیوار حجره ما بلند شد بهگونهای که چنان صدایی در مدرسه سابقه نداشت. اعتنایی نکردم و به کار خود ادامه دادم، بعد به آن حجره رفتم و گفتم: صدای چه بود؟ گفت: تخم مرغی در طاقچ...