ابن‌حجر عسقلانی می‌گوید: این روایت از علی علیه‌السلام متواتر است که درباره شیخین فرمود: «کانا أَفْضَلَ مِنی وَ آمَنا قَبْلِی؛ آن دو از من افضل و برتر بودند و پیش از من ایمان آوردند». ما می‌گوییم:...

عامه می‌گویند: خانواده اهل‌بیت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مبتلا به فساد اخلاق‌اند[و لذا لیاقت امامت را ندارند]. آیا ما مگر می‌گوییم: باید از فاسق متابعت کرد؟! یا شما که شق عصای مسلمان‌ها کردید و از اهل‌بیت علیهم‌السلام خدا و رسولش ـ که امر به مودّت و تبعیت از آنان شده‌اید ـ جدا شدید و از خلفای ج...

ابن‌رشد که خود را مجتهد می‌داند ـ ولی مقلدی بیش نیست و تلاشش آن است که از مذاهب اربعه یکی را انتخاب کند ـ کارش به جایی رسیده که در جایی می‌گوید: قیاس با اثر معارضه دارد! با اینکه به اقرار خود عامه: «أَلْقِیاسُ حُجة حَیثُ لا أَثَرَ؛ قیاس وقتی حجت است که دلیل و اثری در میان نباشد». بااین‌حال، در موارد...

برای نمونه عامه می‌گویند: علم، بلکه ایمان و دین در دست خود آنهاست، و ادعا می‌کنند که اولی و دومی و حتی سومی در دین از علی علیه‌السلام افضل هستند. آیا با وجود این همه آثار علمی و فضائل و کرامات و کلمات قصار و طوال و خُطَب و دعوات ـ مانند نهج‌البلاغه و غیر آن ـ که از حضرت امیر علیه‌السلام به جا مانده ...

یکی از مفاخر شیعه این است که «بِسْمِ الله‏ِ الرحْمنِ الرحِیمْ» را در نمازهای یومیه ـ چه جهریه و چه اخفاتیه ـ١ به جهر می‌خوانند، به‌خلاف عامه که آن را در جهریه هم اخفاتاً می‌خوانند یا اصلاً نمی‌خوانند، با اینکه در روایت آمده است: اگر کسی «بسم الله‏ِ الرحمن الرحِیم» را جهراً نگوید، شیطان سوارش می‌شود....

آلوسی در یکی از کتاب‌هایش، کلام شیخ مفید رحمه‌الله را نقل می‌کند و رد می‌کند، ولی گویا آن آلوسی فاضل نیست!...

سؤال: مقصود از «مصیبت در دین» که در برخی دعاها آمده، چیست؟ نظیر: «لا تَجْعَلْ مُصِیبَتَنا فِی دِینِنا؛ مصیبت ما را در دینمان قرار مده».١ جواب: همین مصیبتی که به آن مبتلا هستیم، یعنی فقد امام علیه‌السلام. چه مصیبتی از این بزرگ‌تر؟ خدا می‌داند که به‌واسطه آن، چه محرومیت‌ها داریم؟! خصوصاً اینکه مصیبت د...

صبح تا ظهر با ابن‌زبیر اقامه جماعت می‌نمودند و در نماز او شرکت می‌کردند و او امام مسلمان‌ها بود، و از ظهر تا شب حجاج سرکار آمد و ابن‌زبیر را کشت و امام مسلمان‌ها شد؛ لذا از دست کسانی که جمعه و جماعت آنها را ترک می‌کردند، زیاد ناراحتند. وقتی یکی از محدثین اهل تسنن به سفیان ثوری ـ از محدثین بزرگ عامه ...

محمد‌بن‌عبدالله‌بن‌حسن در نامه خود به منصور، فضائل طائفه و شخص خود را بیان می‌کند. از جمله می‌نویسد: «لَمْ یخْلُط فِینَا الْعَجَمِیةُ؛ هیچ غیرعربی در طائفه ما آمیخته نشده است». شاید این سخن او امام سجاد تا امام صادق علیهم‌السلام را هم شامل شود. منصور به او جواب می‌دهد که عرب و عجمی در کار نیست....

عبدالله ابن‌زبیر اصل صلوات را ـ نه‌تنها صلوات بر آل ـ در خطبه نماز جمعه نمی‌گفت و دلیلش این بود که می‌گفت: در این صورت بنی‌هاشم سر و گردن‌هایشان را بلند می‌کنند! همچنین ـ نعوذبالله! ـ می‌گفت: «إِنّ لَهُ اهل‌بیت سُوءٍ؛ رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اهل‌بیت بدی دارد».١ و نیز می‌گفت: می‌خواهم چاهی ...