یکی از مفاخر شیعه این است که «بِسْمِ الله‏ِ الرحْمنِ الرحِیمْ» را در نمازهای یومیه ـ چه جهریه و چه اخفاتیه ـ١ به جهر می‌خوانند، به‌خلاف عامه که آن را در جهریه هم اخفاتاً می‌خوانند یا اصلاً نمی‌خوانند، با اینکه در روایت آمده است: اگر کسی «بسم الله‏ِ الرحمن الرحِیم» را جهراً نگوید، شیطان سوارش می‌شود....

آلوسی در یکی از کتاب‌هایش، کلام شیخ مفید رحمه‌الله را نقل می‌کند و رد می‌کند، ولی گویا آن آلوسی فاضل نیست!...

صبح تا ظهر با ابن‌زبیر اقامه جماعت می‌نمودند و در نماز او شرکت می‌کردند و او امام مسلمان‌ها بود، و از ظهر تا شب حجاج سرکار آمد و ابن‌زبیر را کشت و امام مسلمان‌ها شد؛ لذا از دست کسانی که جمعه و جماعت آنها را ترک می‌کردند، زیاد ناراحتند. وقتی یکی از محدثین اهل تسنن به سفیان ثوری ـ از محدثین بزرگ عامه ...

راوی می‌گوید: در خدمت حضرت صادق علیه‌السلام بودم که ابوحنیفه وارد شد، حضرت سؤال‌های متعدد از او نمود و او در جواب همه آنها گفت: «وَ الله‏ِ ما أَدْرِی، وَ الله‏ِ ما أَدْرِی؛ به خدا سوگند نمی‌دانم، به خدا سوگند نمی‌دانم». هنگامی که از خدمت آن حضرت بیرون آمد، در دهلیز خانه می‌گفت: «أَعْلَمُ الناسِ وَ ل...

 بزرگان عامه چه حرف‌هایی می‌زنند؟! می‌گویند: اختلاف است که حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هم مُتَکتف (دست‌بسته) نماز می‌خواند، یا در زمان خلیفه ثانی اختراع شده است؟! آیا سلف (گذشتگان) به این کار ملتزم بوده‌اند یا خیر؟!١...

خلیفه ثانی از امیرمؤمنان علیه‌السلام سؤال کرد: جواهرات کعبه را چه کنیم؟ حضرت فرمود: بگذارید به حال خود باشند....

یکی از کرامات علی علیه‌السلام و ائمه اطهار علیهم‌السلام این است که علمای عامه در مبحث امامت عامی محض می‌شوند! فخر رازی، که در بدیهیات هم تشکیک می‌کند و مطالبش قابل استفاده است، به امامت که می‌رسد گویی صاحب آن فضل نیست، بلکه یک عامی محض است. پس از آن که استدلال‌های امامیه را به‌صورت مفصل نقل می‌کند، ...

مقابله شیعه و سنی مقابله حجت و لاحجت، و داشتن و نداشتن است. آنها به اعتراف خودشان از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم چیزی ندارند و می‌گویند: هیچ نداریم. لذا خلیفه ثانی به نقل صحیح بخاری خطاب به رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم گفت: «حَسْبُنا کتابُ الله‏ِ!؛ کتاب خدا برای ما کافی است!»،١ ولی ما می‌...

خود عامه اعتراف می‌کنند که حضرت فاطمه علیهاالسلام در حال وفات، از شیخین ناراضی بود، در صحیح بخاری آمده است: «فَوَجَدَتْ فاطِمَةُ عَلی أَبی بَکرٍ فِی ذلِک، فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ یکلمْهُ حَتی تُوُفیتْ؛ فاطمه به دلیل این (غصب فدک) بر ابوبکر غضب نمود و با او قهر کرد و سخن نگفت تا اینکه وفات نمود».١...

آیا می‌شود گفت آنها که نقل قاطع بر خلافت حضرت امیر علیه‌السلام از پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را شنیدند و در عین حال با آن مخالفت نمودند، مسلمان بودند؟! آیا شهادتین با علم به خلاف، در مسلمان بودن و اسلام شخص اثر دارد؟! بله، ما فقط موظف به اجرای اسلام ظاهری درباره آنها هستیم....