عکسنوشت سهشنبه ١٧ دی ماه ١٣٩٨
بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان آقا
زمستانها بهخاطر سردی هوا، آقا دو جوراب با هم میپوشید. به ایشان جوراب پشمی دادم، ایشان از ناحیۀ شست پای راستش مشکل داشت؛ وضو که میگرفت، میدیدم که اغلب آن را با پارچهای بسته است. چیزی به ما نمیگفت. چند روزی گذشت، و من هر روز که آقا را میدیدم، حواسم میرفت به پاهایش، دوست داشتم جورابهایی را ک...