صفحه اصلی

در حال بارگیری...

کرامات علما

بیانات

دیگر کم فروشی مَکن!

عده‌ای از جنیان شخصی را برای اجرای عقد نکاح با خود بردند، پس از پایان مراسم می‌خواستند به او شیرینی بدهند، مقداری طول کشید تا اینکه قدری نُقل برای او آوردند و گفتند: از فلان مغازه قنادی آورده‌ایم. دیروز به‌عنوان فلان مقدار نُقل برای شخصی کشید، ولی فلان مقدار از وزن آن را کم کشید و ما به اندازه کسر ت...
بیانات

چاپ اسکناس از نوعی دیگر!

حدود ده سال پیش [از انقلاب] شخصی گاه به منزل بعضی از رفقای بی‌بضاعت و مستضعف می‌رفت و چند ورق سفید به اندازه ده تومانی می‌پیچید و هر کدام را لای ورقی از قرآن قرار می‌داد، سپس قرآن را روی هم می‌گذاشت و دو رکعت یا بیشتر١ نماز می‌خواند، سپس قرآن را باز می‌کرد و دیده می‌شد که کاغذها به اسکناس‌های ده توم...
بیانات

وَلَک مِأَةُ بَعیرٍ!

یکی از عجایب و کرامات عبدالله، پدر بزرگوار رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و برادر ابوطالب، این بود که با آن زیبایی و جوانی، از کوچه‌ای در مکه عبور می‌کرد، جمیله‌ای بسیار وجیهه و زیبا او را به خود در برابر صد شتر دعوت نمود، آن هم فقط برای یک بار، ولی عبدالله سلام‌الله‌علیه گفت: «وَلَک مِأَةُ بَعِی...
بیانات

غذایی که می‌خوریم آلوده است!

انبیا و ائمه علیهم‌السلام در داشتن علم غیب جایگاه خود را دارند، ولی علما هم علم غیب داشته‌اند. یکی از علما یک وقت به اهل‌بیت خود فرمود: گویا غذایی که می‌خوریم آلوده است! اهل منزل پس از جست‌وجوی زیاد، می‌بینند که در ظرف آبی که با آن نان و غذا تهیه می‌کردند، موش افتاده و مرده است و متوجه علت آلودگی غذ...
بیانات

هفته دیگر می‌آورندت!

پیرمردی به‌عنوان خادم و نگهبان و یا قرآن‌خوان در مقبره و آرامگاه آقایی بود و از آنجا بیرون نمی‌آمد، مگر برای ضرورت و رفع حاجت. تا اینکه پس از گذشت یازده ماه یکی از صاحبان مقبره نزد او رفت تا فاتحه بخواند. از طرف ناصرالدین شاه به دنبال او فرستادند که برگرد. وقتی ایشان از مقبره بیرون می‌آمد به آن پیرم...
بیانات

با استخاره انگشتری را پیدا نمود!

مرحوم شریعتمدار رشتی انگشتر فیروزه‌ای را که در آن زمان سی تومان ارزش داشت، بین مسجد سهله و کوفه که دو سه کیلومتر از هم فاصله دارند گم کرد، برای پیدا شدن آن استخاره کرد و با استخاره به انگشتر خود رسید. ابتدا میان کوفه و سهله را دو قسمت نمود و استخاره کرد که در کدام قسمت جست‌وجو کند، آن قسمت را نیز به...
بیانات

هفته دیگر از دنیا خواهم رفت!

یکی از علما درحالی‌که سالمِ سالم بود و دست‌های خود را روی هم گذاشته و از عبا بیرون آورده بود، در مجلسی گفته بود: هفته دیگر از دنیا خواهم رفت! بنده هم دو سه نفر از اساتید را دیدم که از فوتشان خبر دادند. یکی آقا شیخ مرتضی طالقانی رحمه‌الله بود که در مدرسه آقا سید محمدکاظم یزدی در نجف اشرف، شب خبر داد ...
بیانات

قبول سهم امام علیه‌السلام

آقایی می‌گفت: در حجره‌ای در سامرا نزد دو نفر از علما نشسته بودیم، زائری آمد و گفت: می‌خواهم صدوپنجاه تومان سهم امام علیه‌السلام به شما بدهم، هیچ‌کدام از آن دو آقای معروف قبول نکردند، آن زائر نزد عالم دیگری رفت و اصرار کرد و او هم با اینکه قاعدتاً نباید سهم امام علیه‌السلام بگیرد، گرفت. ایشان می‌فرمو...
بیانات

اینجا قبر حضرت هود و صالح علیهماالسلام است

محل دفن و مزار حضرت هود و صالح پیغمبر علیهماالسلام معلوم و مشخص نبود، تا اینکه سید بحرالعلوم رحمه‌الله در وادی‌السلام نجف اشرف فرمود: اینجا را حفر کنید، حفر کردند. لوحی ظاهر شد که بر روی آن نوشته شده بود: «هذا قَبْرُ هُودٍ وَ صالحٍ؛ این قبر حضرت هود و صالح علیهماالسلام است»....
بیانات

گنج در این جا نیست، آن جاست!

آقا شیخ عبدالحسین تهرانی رحمه‌الله در وسط مسجد متوکل در سامرا ایستاد و فرمود: این موضع را حفر کنید، حفر کردند، سنگ‌های مرمر قیمتی ظاهر گشت. دستور داد آنها را در حرم حضرت عسکریین علیهماالسلام نصب نمودند. همچنین ایشان می‌فرمود: زمینی در کنار فلان شهرستان، و زمینی دیگر در فلان‌جا دارای گنج است. عالمی د...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها