نمیتوانیم ما [سعادتمند شویم] مگر اینکه در یک دستمان قرآن باشد [و] یک دستمان عترت باشد و الا در همین دنیا پشیمان میشویم. و الا همین دنیایمان از دستمان گرفته میشود، کما اینکه گرفته شد! دست برداشتند از قرآن و عترت، رضاخان وطن و مملکت شیعه را فروخت. مصطفی کمال هم مملکت عثمانی اسلامی را فروخت. ابنسعود هم حجاز را فروخت و تسلیم همینهایی که آلان هستند [کرد]. یجوز الاستعانة بالکفار لحمایة الحرمین. بابا، راستش را بگو؛ یجوز الاستعانة بالکفار لهدم الحرمین! یجوز الیوم کما جاز بالأمس. بروید نگاه کنید اینها هدّاماند؟ یا نه، بانیاند؟ بانی حرمیناند یا هدام حرمیناند؟
باید بدانند به اینکه گم کرده بودیم راه را که اینطور گرفتار شدیم. الآن ما دوَل اسلامیه شدیم ذلیل [دوَل] آمریکا و انگلیس و اینها، که از اخبث خبائث روی زمیناند! بلکه از متوحشترین کسانیاند که اسم انسانیت گذاشتهاند روی خودشان!