شخصی از آقا میپرسید: «آقا، شما از اینهمه توقف در حرم خسته نمیشوید؟»
آقا فرمودند: «من خودم را در بهشت میبینم. چرا بیرون بیایم؟!»
در عبادت به بالاتر از خودشان نگاه میکردند و واقعاً عمل خودشان برایشان جلب توجه نمیکرد.
برگرفته از کتاب صحبت سالها
(مجموعه خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ علی...
شخصی از آقا میپرسید: «آقا، شما از اینهمه توقف در حرم خسته نمیشوید؟»
آقا فرمودند: «من خودم را در بهشت میبینم. چرا بیرون بیایم؟!»
برگرفته از کتاب صحبت سالها
(مجموعه خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ علی بهجت)
...
یکی از مسائلی که حضرت آیتالله بهجت قدسسره را رنج میداد، این بود که بسیاری از کسانی که طالب دیدار یا ظهور آن حضرت هستند، انگیزهشان منافع شخصی خودشان است.
ایشان میگفتند: «حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف میفرمایند: اینهایی که میآیند در جمکران توسل میکنند، من را برای خودشان میخواهند که برو...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره دربارۀ سکوت میفرمودند: «اگر توانستی لب بدوزی، درهای دیگر برایت باز میشود.»
برگرفته از کتاب «صحبت سالها»
مجموعه خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین علی بهجت
...
مرحوم پدرم با رهبر انقلاب مدظلهالعالی بسیار صمیمی بودند و مراقب ایشان بودند. در ابتدای رهبریِ ایشان فرموده بودند: «من متعهدم که اگر به موازینی که نسبت به آن مستحضرید، عمل کنید، شما را تنها نگذارند.»
تعهد معنوی کرده بودند و دائماً هم مراقبت میکردند.
برگرفته از کتاب «صحبت سالها»
مجموعه خاطرات حجتا...
در سیاست کاملاً صاحبنظر بودند و مطالب را روشن میکردند، ولی برای اهلش؛ البته گویا فقط دید ظاهری نبود. اوایل انقلاب با مرحوم امام رحمهالله جلساتی داشتند. در ایام مبارزه، مرتباً با هم رفتوآمد میکردند. مرحوم والد پیشنهادهایی هم برای مبارزه میدادند. همچنین میگفتند: «مرتبه دوم، پیروزی با ایشان است...