وقتی احوال علمای سلف را ملاحظه میکنیم، خیلی از وضع و حال خود خَجِل میشویم؛ زیرا میبینیم آنان با سن و سال کمتر به مقاماتی رسیدند که قابل بیان نیست. علت عمده آن این است که آنها در مقام علم و عمل فوقالعاده بودند. کجا رفتند آن فوقالعادهها که یکی از آنها هم پیدا نمیشود؟!
استاد ما (شیخ محمدحسین اصفهانی معروف به کمپانی رحمهاللّه) قدسسره میفرمود: آقا میرزا محمدتقی شیرازی قدسسره فوقالعاده بود، مرحوم حاج آقا حسین قمی قدسسره هم مثل استاد ما قدسسره معتقد بودند که ایشان حتی از آقا سید محمدکاظم یزدی و آخوند خراسانی رحمهماالله اعلم بوده است، میفرمودند: اینها ـ یعنی سید و آخوند ـ اَحْضَر بودند (حضور ذهن بیشتری داشتند)، ولی او اعلم بود.
البته هرکسی درسش را نمیپسندید، زیرا مثل مباحثه بود. استاد ما قدسسره میفرمود: هفت سال روزی دو درس مکاسب را ـ شاید از اول مکاسب محرمه تا آخر خیارات ـ نزد ایشان خواندیم. و استاد ما قدسسره نیز از اول بیع تا آخر خیارات را در مدت چهارده سال بیان فرمود.
آری، زحمات آنان در علم و تعلیم و تعلم ربطی به ما ندارد، مثل اینکه عاشق علم بودند!
مرحوم آقا ضیا عراقی را در کوچه دیدم، درحالیکه یکی از دستهایش را بر روی دیگری میگذاشت. گویا درباره مطلبی فکر میکرد و میخواست مطلب را بر سر کرسی بنشاند. همه چیز حتی ریاست و مرجعیت را کنار گذاشته بودند، و فقط به تعلیم و تعلم اهمیت میدادند!