اطلاع از موت، اگر لازمهاش این باشد که انسان برای مرگ مهیا شود و دیون و حقوق را تدارک کند و بپردازد، خوب است.
یکی از طلاب را دیدند که خیلی گریه میکند، به او گفتند: چرا این همه گریه میکنی؟ گفت: در درس سید بحرالعلوم رحمهالله بودم، روایتی خواند که در سندش راویای به نام احمدبنمحمد بود، من گفتم: محمدبناحمد است نه احمدبنمحمد.
آقا گفت: احمدبنمحمد را میشناسم، بلکه آبا و اجداد او را تا حضرت آدم علیهالسلام میشناسم؛ بلکه همه اهل مجلس را میشناسم و میدانم که چه کسی بهشتی است و چه کسی جهنمی، و در وقت گفتن «جهنمی»، به من اشاره کرد!
بنده این قضیه را از چند نفر دیگر هم شنیدهام. درهرحال، هر کس باید پیش خود و خدای خود به اعمال خود سوءظن داشته و بدگمان باشد!