ما شیعه در رابطه با قضایایی که در صدر اسلام بعد از رحلت حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم واقع شد، زیاد اصرار نداریم، و میدانیم که مردم از ائمه حق علیهمالسلام پیروی نکردند و دیگران مقدم شدند و این مسئله قابل انکار نیست؛ بلکه میگوییم: حالا چه باید کرد؟ ما انتظار داریم که طرفِ مقابل ما (عامه) درباره مطالبی که میگویند و یا ادعا میکنند تحقیق کنند تا بهطور یقین دروغ دروغگویان آشکار شود. راهِ حق بهحدی واضح است که اگر خدا بخواهد با آسانترین راه و بدون رنج و زحمت میتوانند حق را به دست آورند؛ اگر مذهب حق را قبول کردند که کردند، و اگر نکردند، حداقل از علوم و معارفی که اهلبیت علیهمالسلام دارند استفاده کنند. زیرا آنان گذشته از کمالات و کرامات و معارف، حتی در فقه به حسب عقل و نقل قطعا از دیگران افقه و اعلم و مقدم هستند. چنان که ابوحنیفه زمانی پس از بازگشت از محضر امام صادق علیهالسلام میگفته است: «أَعْلَمُ الناسِ وَ لَمْ نَرَهُ عِنْدَ عالِمٍ!»١
با اینکه او را نزد هیچ عالم و استادی ندیدهایم، از همه مردم اعلم است! این همه دعوات و مطالب و معارف و روایات مانند نهجالبلاغه که از اهلبیت علیهم السلام مأثور است قطعا دیگران ندارند، بلکه خود آنها مدعی هستند که نداریم. در هر حال، ما به عامه میگوییم: حتی در صورت عدم پذیرش امامت اهلبیت علیهم السلام حداقل محرومیت از علوم آنان را بر خود نپسندید؛ چنان که خیلی از فضلا بودند که از صاحب فضل و علم هر چند کافر، تجلیل میکردند. از جمله سید رضی رحمه الله کافر صابئی از تشییع کرد، هم چنین سید مرتضی قدس سره شاعر بیدینی را در مجلس خود راه میداد و به او احترام میکرد و نیز در حدیث است: «أَلْحِکمَةُ ضالةُ الْمُؤمِنِ، فَاطْلُبُوها وَ لَوْ عِنْدَ الْمُشْرِک.»٢
حکمت، گمشده مؤمن است، لذا حکمت را هر چند نزد مشرک باشد، بجویید. البته مؤمنی که اهل تمیز بین صحیح و غیر صحیح و میان حق و باطل است؛ زیرا در روایت آمده است:
«إِن رَسوُلَ اللهِ صلیاللهعلیهوآلهوسلم أَنالَ فِی الناسِ وَ أَنالَ، وَ إِنا أَهْلَ الْبَیتِ مَعاقِلُ الْعِلْمِ وَ أَبْوابُ الْحِکمِ وَ ضِیاءُ الاْءَمْرِ.»٣ رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم علوم خویش را به مردم ارزانی داشت و ارزانی داشت، لیکن تنها ما اهلبیت علیهم السلام دژهای علم و درهای حکمت و [جایگاه] روشن هر چیز هستیم. نیز فرمودهاند: «إِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ الصحِیحَ، فعِنْدَنا أَهْلَ الْبَیتِ.»۴
دانش صحیح تنها نزد ما اهلبیت علیهمالسلام است. ما میگوییم: شما عامه با اهلبیت علیهم السلام حتی مانند کفار رفتار نمیکنید! آنها را جاهل محض میدانید، یکسره آنها را کنار گذاشته و منزوی نموده و درِ خانهشان را بستهاید و به دیگران روی آوردهاید! در حقیقت خود را از دانش و حکمت آنان محروم نمودهاید و حتی حاضر نیستید سخنان آنان را در کنار اقوال دیگران ذکر کنید!