چقدر محرومیت است برای ما که برای فهم یک مسئله چهل روز درس را طول میدهیم؟! آن آقا شانزده روز مباحثه درس خارج از ایام تحصیلی را که با محاسبه تعطیلیها یک ماه میشد، برای یک مسئله طول دادند، و آخرش با احتیاط از مسئله خارج شدند و نتوانستند حکم واقعی آن را بهدست آورند و فتوا بدهند!
چه میشد اگر کسی را داشتیم که عالم به حقایق و شریعت بود و فیض حضور او را نیز داشتیم تا در زمان کم، احکام را به ما تعلیم میکرد و نمیگفت: «نمیدانم» و یا اینکه: «آیا چنین است و یا نیست، و احتیاط کنید!» و بهجای این همه سرگردانی و حیرت و صرف وقت در تحصیل و تعلیم، به عمل میپرداختیم و مشغول عمل میشدیم! و به معرفت خدا که برای او آفریده شدهایم دست مییافتیم. کاری کردیم که خود را از منابع فیض و رحمت و چشمههای نور و حکمت محروم ساختیم و از روز اول تا به حال عترت را کنار گذاشتیم و نخواستیم از آنها پیروی کنیم و در راه آنها باشیم!