«أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ»؛۱ این شهوات، این غضبهای بیجا، این شهوات بیجا، همهاش جنود شیاطیناند، جنود کفارند اینها، که در داخله خودِ آدم [هستند].
بالاخره، حالا که خودمان کار را به اینجا رساندیم [و] میدانیم دوایش استغفار است، [آیا استغفار] میکنیم؟ چارهای نیست از اینکه باید بهسوی خدا برویم. اگر بهسوی خدا نرفتیم، موانع هم اگر رفع بشود، موقتاً رفع میشوند؛ دائماً رفع نمیشوند [و] هستند. باید بدانیم که علاج ما اصلاح نفس است در همه مراحل، و از این مستغنی۲ نخواهیم بود و بدون این، کار ما تمام نخواهد شد. ما با اعتراف به اینکه عمل از خودمان است [و] بر سر ما آمده و میآید، تا خودمان را اصلاح نکنیم و با خدا ارتباط نداشته باشیم، [و] با نمایندگان خدا [اهلبیت علیهمالسلام] ارتباط نداشته باشیم، کارمان درست نمیشود؛ امروز تا فردا، تا پسفردا...؛ اینکه کار نشد!