این نکته از معلومات و واضح و آشکار و از مسلّمیات شرع است که چنانچه مسلمانی دید که مسلمانی گرفتار است و با اندک همت، گرفتاری او رفع میشود، در این صورت اگر همت نکند، معاقَب١ خواهد بود. از پنجاهمیلیون نفر شیعه که در ایران است، حداقل دهمیلیون نفر الآن میتوانند دستکم ماهی یک تومان در صندوق خیریه بریزند. اگر کسی بگوید که این مقدار را هم نمیتوانم، دروغ میگوید! آیا با این پولهای ذخیره شده، نمیتوان گرفتاریهای ضروری اهل مملکت را رفع نمود؟! نمیدانیم از دست خودمان به چه کسی شکایت کنیم؟! بااینحال، به هر کس که بگوییم شما متصدی جمعآوری تبرعات و انفاقات برای محرومین و محتاجان باشید، میگوید: ما از همه محتاجتر هستیم!
بهاییها که از دین هیچ ندارند ـ جز تعاطف ـ از راه کمک کردن، مردم را به مرامشان دعوت میکنند. وقتی میفهمند کسی ضعیف و محتاج است، از او دستگیری میکنند. مثلاً به او میگویند در فلانمکان بنشین سیگار و کبریت بفروش، و میآیند و عوض یک ریال [فروش] یک تومان به او میدهند تا پس از چند روز مستغنی شود. و یا وقتی میدیدند شخصی از هممذهبهای آنها ضعیف است، فوراً در اداره یا کارخانهای، کاری برای او پیدا مینمودند. چرا ما تعاطف٢ نداریم و اینهمه با رخاء و گشایشِ یکدیگر دشمنیم؟!