«۲۸۳» واجبات احرام سه چیز است: «پوشیدن لباس احرام (بر مردان)»، «نیت» و «تلبیه» که احکام آن به تفصیل در ذیل ذکر میگردد:
«۲۸۴» ۱. یکی از واجبات احرام بر مردان آن است که دو جامه بر تن نمایند به این گونه که یکی را دور کمر ببندد و دیگری را روی دوش بیاندازند.
«۲۸۵» ۲. صحت احرام، متوقف بر پوشیدن جامه احرام نیست؛ هر چند پوشیدن آن، بر مردان واجب و ترک آن معصیت است.
«۲۸۶» ۳. پوشیدن لباس احرام قبل از نیت و تلبیه واجب است و اگر کسی بعد از نیت و تلبیه، لباس احرام را به پوشد بنا بر احتیاط تلبیه و نیت را اعاده کند.
«۲۸۷» ۴. پوشیدن بیش از دو جامه، مانعی ندارد.
«۲۸۸» ۵. پوشیدن لباس احرام بر بانوان واجب نیست و میتوانند در لباسهای عادی خودشان هم مُحرم شوند و بنا بر احتیاط لباس آنها در حال احرام پاک باشد.
«۲۸۹» ۶. در پوشیدن لباس احرام، نیت و قصد امتثال فرمان الهی لازم است.
«۲۹۰» ۷. گذاردن سنگ در جامه احرام و بستن آن با نخ و امثال آن، مانعی ندارد ولی بنا بر احوط از گره زدن جامه احرام خودداری شود.
«۲۹۱» ۱. آن چه دور کمر بسته میشود، به اندازهای باشد که از ناف تا زانو را به پوشاند و آن چه روی دوش انداخته میشود به اندازهای باشد که روی دو شانه را به پوشاند به گونهای که «رداء» بر آن صادق باشد.
«۲۹۲» ۲. آن چه دور کمر بسته میشود، بدن نما نباشد و همچنین است بنا بر احتیاط آن چه روی دوش انداخته میشود.
«۲۹۳» ۳. بنا بر احوط مجموع شرایطی که برای لباس نمازگزار شرط شده، دارا باشد از جهت پاک بودن و زر بافت و حریر خالص نبودن و امثال آن.
«۲۹۴» ۴. لباس احرام نباید دوخته شده باشد و پوشیدن لباس دوخته هنگام احرام، هر چند جایز نیست و با عمد موجب کفّاره است ولی به صحت احرام، ضرر نمیزند.
«۲۹۵» واجب نیست که جامههای احرام همیشه در تن باشد بلکه درآوردن آنها و نیز عوض کردن آنها، مانعی ندارد.
«۲۹۶» اگر جامه احرام بعد از احرام بستن، نجس شود، احوط این است که هر چه زودتر تبدیل یا تطهیر نماید و چنانچه بدن نجس شود بنا بر اظهر تطهیر آن از جهت احرام لازم نیست.
«۲۹۷» نیت یعنی انجام هر عمل با قصد و کسی که قصد دارد برای خدا جهت انجام دادن اعمال عمره تمتع، مُحرم شود و نیز قصد ترک محرّمات احرام را داشته باشد، نیت از او محقق شده و واجب نیست آن را بر زبان آورد ولی اگر بخواهد آن را بر زبان بیاورد میتواند این جمله را بگوید: «مُحرم میشوم به نیت عمره تمتع از حج واجب یا مستحب قربةً إلی اللَّه».
«۲۹۸» ۱. اگر کسی اعمال عمره و حج را به صورت کامل نداند و بتواند قبل از هر عمل آن را یاد بگیرد، یا کسی او را راهنمایی کند و نیت او مُحرم شدن برای انجام دادن اعمالی باشد که بر عهده اوست، کفایت میکند.
«۲۹۹» ۲. در احرام علاوه بر قصد قربت، لازم است که نوع احرام را مشخص نماید که برای عمره است یا حج، برای حجِ واجب است یا مستحب یا نذری و امثال آن.
«۳۰۰» ۳. شخصی که میخواهد حج تمتّع بهجا آورد باید به نیت احرام عمره تمتّع مُحرم شود و اگر قبل از مُحرم شدن میداند که محتاج به بیرون رفتن از مکه میشود، میتواند اول به عنوان عمره مفرده مُحرم شود و اعمال آن را انجام دهد و از مکه خارج شود و مجدّداً به نیت عمره تمتّع از میقات مُحرم شود و فاصله شدن یک ماه معتبر نمیباشد.
«۳۰۱» ۴. در تمام اعمال عبادی اعم از نماز روزه حج و غیر آن، جاری کردن نیت بر زبان و حتی گذراندن آن از ذهن، لازم نیست بلکه همین که کار شخص با قصد و داعی باشد کافی است.
«۳۰۲» ۱. بعد از پوشیدن جامه احرام و نیت نمودن، با گفتن تلبیه، احرام محقق میشود. تلبیه عبارت است از: «لَبَّیک اللَّهُمّ لَبَّیک، لبّیک لا شَریک لَک لَبَّیک». و بنا بر احتیاط این جمله بدان اضافه شود:
«إِنَّ الحَمْدَ وَ النِعْمَةَ لَک وَ المُلْک، لا شَریک لک لَبَّیک»
و جائز است تکرار کلمه «لک» بعد از «و الملک» و ترک تکرار، مطابق اکثر روایات است.
و مضمونِ معنای آن این است: «پروردگارا با کمال میل، دعوت و فرمان تو را اجابت و اطاعت میکنم، برای تو شریکی نیست، به درستی که ستایش تو را سزاست و نعمت و پادشاهی از آن تو است، شریکی برای تو نیست».
«۳۰۳» ۲. گفتن تلبیه بیش از یک مرتبه واجب نیست ولی تکرار آن استحباب دارد.
«۳۰۴» ۱. کسی که میخواهد مُحرم شود لازم است که الفاظ تلبیه را یاد گرفته و به طور صحیح ادا نماید و اگر کسی نمیتواند تلبیه را صحیح ادا کند، دیگری به او تلقین نماید؛ و اگر تلقین هم ممکن نشد، آن چه میتواند بگوید، و ترجمه فارسی را به آن ضمیمه نماید. و احتیاط مستحبّ در این صورت، جمع بین گفتن به مقداری که میتواند و گفتن ترجمه و نائب گرفتن است.
«۳۰۵» ۲. شخص گنگ و لال همراه با نیت قلبی، با انگشت خود برای تلبیه اشاره مینماید و زبان خود را حرکت میدهد و اگر این کار ممکن نباشد، نائب بگیرد.
«۳۰۶» ۳. هر گاه بخواهند شخص دیوانه یا بچه غیر ممیزی را مُحرم نمایند اگر خودشان قادر بر گفتن تلبیه نباشند، دیگری به جای آنها تلبیه میگوید.
«۳۰۷» ۱. اگر کسی بعد از پوشیدن لباس احرام و قبل از گذشتن از میقات، شک نماید که تلبیه را گفته یا نه، باید بنا بگذارد بر این که تلبیه نگفته و تلبیه بگوید.
«۳۰۸» ۲. اگر بعد از گفتن تلبیه، شک کند که آن را درست گفته یا نه، بنا بگذارد که درست گفته و احرام و عمل او صحیح است.
«۳۰۹» ۳. اگر بعد از گذشتن از میقات شک نماید که تلبیه گفته یا نه، بنا بگذارد که تلبیه گفته است.
«۳۱۰» ۱. کسی که برای عمره تمتّع مُحرم شده است، هنگامی که چشمش به خانههای مکه افتاد، تلبیه را قطع نماید.
«۳۱۱» ۲. کسی که برای عمره مفرده، مُحرم شده است اگر از خارج حرم آمده باشد، هنگام داخل شدن حرم تلبیه را قطع مینماید؛ و چنانچه برای احرام عمره، از مکه بیرون رفته هنگام دیدن خانه خدا، تلبیه را قطع نماید.
«۳۱۲» ۳. کسی که برای حج مُحرم شده است، هنگام ظهر روز عرفه، تلبیه را قطع مینماید.
«۳۱۳» ۱. جائز است که شخص نابالغ مُحرم شود، یا دیگری او را مُحرم نماید، و اگر به گونه صحیحی مُحرم شد، باید با انجام اعمال به نحو صحیح، از احرام خارج شود و گر نه به حالت احرام باقی میماند، و محرّمات احرام بر وی حلال نمیشود.
۲. شخص غیر بالغ بر دو گونه است:
«۳۱۴» الف. اگر به حدّی رسیده که «ممیز» باشد، میتواند خودش مُحرم شود؛ ولی اگر مُحرم شدن او موجب تصرّف در مال باشد بنا بر احوط اجازه ولی۱ او، معتبر است.
«۳۱۵» ب. اگر غیر ممیز باشد، ولی او، احرام و دیگر اعمال او را بر عهده میگیرد، لباسهای احرام را به او میپوشاند، و اگر خود طفل بتواند، تلبیه میگوید هر چند با تلقین؛ و گر نه ولی او به جای او تلبیه میگوید، و او را از محرمات احرام باز میدارد، و اعمالی را که خودش میتواند، بهجا میآورد و ولی از طرف او نیت مینماید، و هر عملی را که خود طفل نمیتواند انجام دهد، ولی، به نیابت از او انجام میدهد و هم چنین است رمی جمرات؛ و اگر ممکن باشد که سنگ ریزه را در دست طفل قرار دهد و ولی به آن کیفیت رمی نماید، احوط است.
و نیز اگر ممکن باشد که در حال طواف، هر دو طاهر باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند، احوط است.
«۳۱۶» ۳. آن چه از هزینه حج کودک که ما زاد بر نفقه عادی اوست، بر عهده ولی اوست، بلی اگر حفظ کودک متوقف بر بردن اوست، جائز است از مال خود او برایش خرج نمایند.
«۳۱۷» ۴. چنانچه کودک به وسیله ولی مُحرم شود، پول قربانی او بر ولی است؛ و هم چنین بر اوست کفّاره در آن چه که عمد و خطأ آن کفّاره دارد، بر ولیّ اوست؛ بلکه ثبوت سایر کفارات عمدی بر ولی، خالی از وجه نیست.
«۳۱۸» احرام دارای مستحبّاتی است از قبیل غسل و غیر آن که در بخش آداب و مستحبّات در قسمت پایان کتاب ذکر میگردد.