معبود من! اگر توشهام در سفر بهسوی تو اندک است ولی گمان من با توکل بر تو بسی نیکوست؛ و اگر جرمم مرا از عقوبتت به هراس آورده اما امیدواریم، رهایی از کیفرت را نوید داده است؛ و اگر گناهم مرا در معرض عقابت قرار داده، ولی حسن اعتمادم [بر تو] فریاد پاداش تو را در وجودم بر میکشد؛ و اگر غفلتم مرا از آمادگی برای دیدارت در خواب فرو برده امّا معرفت به آقایی و مهربانیهایت مرا بیداری بخشیده است؛ و اگر رابطهام با تو بهسبب زیادی گناهان و سرکشی، تیره گردیده، اما مژدۀ بخشش و خشنودیت آرامش خاطرم میبخشد.
خدای من! از تو درخواست میکنم به پرتو افشانی رویت و انوار مقام قدست و التماس میکنم به درگاه تو به عنایات مهربانانهات و خوبیهای همراه با محبتت که گمانم را بر کرمهای همیشگیات و نعمتهای زیبایت، تحقق بخشی تا به تو تقرّب یابم و نزدت بار یابم و از مشاهدهات نیک بهرهمند گردم.
و اینک من خودم را در معرض نسیم روحبخش مهربانیت قرار داده و باران جود و لطفت را طلب مینمایم. از غضب تو بهسوی خشنودیت گریزانم، از تو بهسوی خودت فرار میکنم؛ بهترین داراییت را امید دارم، بر عطاهای تو تکیه بنمودهام، به نگهداری تو نیازمندم.
پروردگار من! آنچه از فضلت بر من ارزانی داشتهای، کاملش بنما و آنچه از روی آقائیت به من بخشیدهای، از من باز مستان و گناهانی که با بردباریت بر من پوشاندهای، آشکار مساز و آنچه از کارهای زشتم میدانی، درگذر. پروردگارم در نزد تو، خودت را شفیع قرار میدهم و از تو بهسوی خودت پناه میآورم. به درگاه تو با طمع در احسانت و میل و رغبت به منّتگذاریت روی نمودهام درحالیکه تشنۀ باران نیکیهایت هستم و باران ابرهای فضلت را طلب مینمایم. خشنودیت را میطلبم؛ به درگاه تو روی مینمایم و در جویبار عطای تو غوطهور میگردم.
برترین نیکیها را در نزدت التماس میکنم، به میهمانی حضور بسیار زیبای تو وارد میگردم، و رویت را میطلبم، بر درب خانهات حلقه میکوبم درحالیکه در برابر بزرگی و هست و جلال تو ناتوان و زمین خوردهام؛ پس با من آنسان که زیبندۀ توست، با بخشش و مهربانی رفتار کن و آنگونه که خودم مستحق آن از کیفر و استقامت هستم، رفتار مکن. به مهربانیت ای مهربانترین مهربانان.۱