بسم الله الرحمن الرحیم. بنده در دوران مسئولیتم در سمت فرماندهی نیروی انتظامی، دو نوبت توفیق ملاقات با حضرت آیتاللهالعظمی بهجت را داشتم که بسیار برای بنده راهگشا بود. یکی در چنین ایامی بود، ایام فاطمیه و روز شهادت حضرت زهرا(س) که در مسجد ایشان در قم، توفیق حضور داشتیم در جوار ایشان و برای من خیلی جالب بود که در پایان، با اینکه من زودتر سعی کردم خارج بشوم به ملاحظه سن و حالی که داشتند، با حوصله و آرامش میرفتند و با مردم هم سلام و علیک میکردند و مردم هم از ایشان التماس دعا داشتند؛ لذا من زودتر خارج شدم ولی بعد متوجه شدم که در آن راهرو خروجی مسجد درخواست کردند من بایستم. من منتظر ماندم و ایشان تشریف آوردند، سلام علیک گرمی با من کردند و دعا کردند و درخواست دعا کردم، ایشان هم لطف کردند در حقّ بنده و همکارانم در نیروی انتظامی دعا کردند.
آیتالله بهجت: امروز که شما در این مسئولیت هستید... اگر مأموران شما کار خوبی هم انجام بدهند و مردم دعا کردند در حق آنها، طبیعتاً شما در اجر و ثواب آنها هم شریک هستید؛ پس سعی کنید که فرصت را غنیمت بشمرید.
ملاقات حضوری که بنده با ایشان داشتم ـ به جهت وضع مزاجی و سن و سالی که داشتند، معمولاً ملاقات نداشتند یا اگر ملاقاتی هم بود کوتاه بودـ همان یک مرتبه توفیق پیدا کردم خدمت ایشان باشم که یک نفر از همکارانم همراه بنده بود و آقازادۀ ایشان هم در جلسه بودند، ایشان بعد از اینکه تشریف آوردند، خب بنابر اظهار ارادتی که ما نسبت به بزرگان دین، عالمان ربانی داریم سعی کردم دست ایشان را ببوسم که ایشان اجازه ندادند و بدون اینکه من صحبتی کرده باشم، چون عرف این است خدمت علما که میرسیم گزارشی از فعالیتهای نیروی انتظامی یا سازمان را تقدیم میکنیم، ایشان بدون اینکه من صحبت کنم بلافاصله فرمایشاتی را شروع کردند. که آنها هنوز در ذهن من هست گرچه کوتاه بود ولی بسیار راهگشا بود.
ایشان فرمودند: «مسئولیت شما در نیروی انتظامی برای شما یک امتیاز نیست؛ یک بار است. شما در روز قیامت میبینید که چند نفر به شما مراجعه میکنند که شما آنها را کشتید؛ هرچی هم شما فکر میکنید، میبینید شما در عمرتان کسی را نکشتید، بعد گفته میشود که شما بهعنوان فرمانده مسئول، سرّی را فاش کردید و این زیردستان شما، جان خودشان را از دست دادند یا بیتوجهی در حوزه مأموریتی کردید، مأمور شما به خطا موجب قتل اینها یا آسیب اینها شد و در هر صورت امروز که شما در این مسئولیت هستید، هرچه در هر جای کشور انجام بشود، مأموران شما اگر تردیدی در حق مردم بکنند، شما هم در آن شریک هستید و پاسخگو هستید؛ و اگر مأموران شما کار خوبی هم انجام بدهند و مردم دعا کردند در حق آنها، طبیعتاً شما در اجر و ثواب آنها هم شریک هستید؛ پس سعی کنید که فرصت را غنیمت بشمرید. برای استراحت و اینها خیلی وقت نگذارید. وقت بگذارید که هرچه میتوانید، در آن دنیا سؤال کردند، بتوانید حداقل عذر و جوابی داشته باشید».
بعد من از ایشان پرسیدم چگونه این کار را انجام بدهیم؟ ایشان فرمودند: «هم مجاهدت کنید»، هم دعایی را بهعنوان حرز فرمودند. این دعا هنوز هم یادم هست؛ همان موقع هم آقازاده ایشان نوشت و به من داد: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيد»۱ خدایا مرا در آن دژ مستحکم خودت قرار بده؛ آن پناه و زرهی که هرکس را بخواهی در درون آن قرار میدهی. فرمودند: «این را صبح و شب، سه بار بخوانید و شرط اجابتش هم این است که گناه نکنید؛ اگر گناه کنید، اینها اثری ندارد و تلاش کنید، انشاءالله که خداوند هم قبول میکند».