در فضل نماز فعلاً روایتی بالغتر و رساتر از این روایت در نظرم نیست که میفرماید: «أَلْصلاة مِعْراجُ الْمُؤْمِنِ؛ نماز معراج و نردبان ترقی مؤمن است».۱ همچنین در روایت داریم: «لَوْ یعْلَمُ الْمُصَلی مَا یغْشاهُ مِنْ جَلالِ الله، مَا انْفَتَلَ مِنْ صَلاَتِهِ؛ اگر نماز گزار میدانست که از جلال الهی چه اندازه او را فرا میگیرد، هرگز از نماز روی برنمیگرداند».۲ و نیز از حدیث «کل شَی ءٍ مِنْ عَمَلِک تَبَعٌ لِصَلاتِک؛ تمام اعمال تو تابع نمازت میباشد».۳ معلوم میشود که نماز از همه اعمال عبادی بالاتر است. اگرچه از حدیث «لَمْ ینادَ بِشَیءٍ کما نُودِی بِالْوِلایةِ؛ به هیچچیز به اندازه ولایت فرا خوانده نشده است»۴ استفاده میشود که ولایت از بین عبادات خَمْس۵ از همه بالاتر است. علت آن چیست؟ آیا به اعتبار اینکه ولایت از عقاید و اصول است و صلاة فرعیت دارد؟ یا به اعتبار تلازم ولایت است با آنچه مؤمنِ نمازگزار در نمازها تحصیل میکند؟