بعضی را دیده و یا شنیده بودیم که خیلی در انفاق عجیب و غریب بودند. زمانی مستحقی به درِ خانه مرحوم آخوند خراسانی میآید و از ایشان درخواست کمک میکند، ولی ایشان وجهی نداشته که به وی بدهد؛ لذا قالیچه اطاقِ شخصی خود را جمع میکند و به او میدهد و میگوید: «زود ببر، برو، تا مهدی۱نبیند!».