روایت عجیبی، به گمانم در کتاب «غررالحکم» آمده است که از آن استفاده میشود: «انسان غافل از ذکر خدا، به یاد عمرو و بَکر است». ۱ پس منظور از اغیار که مانع از ذکر خدا هستند، همین آدمهای خوب هستند. البته عدهای هستند که ذکر آنها ذکرالله است، بلکه شرطیت دارد و یزیدُ الذاکرَ تَنْویراً (به نورانیت ذاکر میافزاید). آیا ممکن است مقصود از «یذَکرُکمُ الله رُؤیتُهُ؛ دیدارش شما را به یاد خدا میاندازد» ۲ رُؤْیةُالناسیلله (دیدن غافل از یاد خدا) که مقابل ذکر خداست باشد؟ خیر، فَقَهْراً رُؤْیتُهُ وَ ذِکرُهُ لله یزیدُ فِی ذِکرِ الله، فَالذاکرُ لله مُذَکرٌ رُؤْیتُهُ، لَا الناسی لَهُ تَعالی (پس قهراً دیدن و یاد او از خدا، موجب افزایش ذکر خدا برای بیننده میشود، پس رؤیت کسی که ذاکر خداست، مذکِّر است؛ بر خلاف کسی که از یاد خداوند متعال غافل است).