صفحه اصلی

در حال بارگیری...
بیانات

چه کنیم که معصیت نکنیم؟

انسان ملاحظه کند و ببیند اگر ملتزم به طاعت و تارک معصیت باشد، آیا حال او مثل صورتی است که ترک طاعت و فعل معصیت می‌کند و آیا این حال مثل حالت اول است، یا خیر؟

انجام طاعت و ترک معصیت به‌حسب ظاهر مشکل است، و سلمان شدن مشکل، بلکه کالمحال است؛ لذا غیر از معصومین علیهم‌السلام همه به ترک طاعت و فعل معصیت مبتلا هستیم و معصوم بودن مثل اینکه نشدنی است. ولی در افراد بشر، شمر هم بسیار است، اما آیا چیزی هست که مطلب (انجام طاعت و ترک معصیت) را آسان کند؟

از اموری که خیلی سَهْل‌ُالمَؤونة و آسان است, ولو عمل بر خلاف قول باشد, این است که انسان ملاحظه کند و ببیند اگر ملتزم به طاعت و تارک معصیت باشد، آیا حال او مثل صورتی است که ترک طاعت و فعل معصیت می‌کند و آیا این حال مثل حالت اول است، یا خیر؟ فرض کنید اگر انسان نزد رئیس‌جمهور یا هر رئیس مطلق، مقرب باشد، این برای او بهتر است و یا اینکه نزد یک فقیر تهی‌دست و محروم؟! آیا خوب است به ذاتی که موت و حیات، مرض و صحت و غنا و فقر به دست اوست مراجعه کنیم و رابطه دوستی داشته باشیم، یا با کسی که خود محتاج و ناتوان و بیچاره است؟!

در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن، امر دایر است بین اینکه با کسی که حیات و ممات، غنا و فقر، مرض و صحت، مریض‌خانه و دکتر، خزانه و ثروت و... به دست اوست مجالست کنیم یا با کسی که هیچ ندارد؟! انسان کدام را اختیار می‌کند و محبت وجدانیه, نه به‌حسب خوف نار یا شوق بهشت, با کدام طرف است؟

به‌حسب ظاهر بندۀ مطیع، پشتیبانش مثل کوه، محکم و استوار و منبع همه خیرات است و بنده عاصی پشتیبانش محتاج‌تر از او و دشمن دانایی (شیطان) است که از دوست نادان، بدتر است و صلاح‌دیدش تمام به زیان اوست. نظیر شخصی که نزد کسی رفت تا او را از فقر و فشار و ناراحتی روزگار نجات دهد، او گفت: شایسته‌ترین کار برای شما اقدام به مرگ و خودکشی است! صلاح‌دیدش از این قبیل است که بگوید: صلاح و نجات شما در این است که قرص مرگ‌آور یا خواب‌آور بخورید تا راحت شوید!

بنابراین، ما در عزم به طاعت، عازم به رفاقت، دوستی و همنشینی با غنی قادر و دانای کریم هستیم و در عزم بر معصیت، عازم به رفاقت و همنشینی با فقیر عاجز جاهل و لئیم.

برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت، نزدیکی به تمام نعمت‌ها، خوشی‌ها، دارایی‌ها، عزت‌ها و... است و معصیت، عبارت است از محرومیت، ناخوشی، نداری و ذلت.

اگر این معنا را درست تشخیص دهیم و بفهمیم و به‌طور واضح و روشن باور کنیم، خواهیم فهمید که در اطاعت سود برده‌ایم، نه زیان و خسارت. به دلیل اینکه دیده‌ایم افرادی «وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّه؛ مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم»۱ و کراماتی از این قبیل را داشته‌اند و شدنی است و محال نیست و اختصاص به انبیا علیهم‌السلام هم ندارد، بلکه هرکه از آنها متابعت کند، می‌تواند از این راه به مقامات و کمالات و کرامات آنها دست یابد، البته بدون تحدّی نبوت و کذابیت مدعی آن. پس اگر انسان یقین کند و برای او واضح و آشکار شود که در طاعت، با غنی، قادر، کریم و... رفاقت کرده و در معصیت با عاجزتر و محتاج‌تر از خود، طبعاً هیچ‌گاه به معصیت تمایل پیدا نمی‌کند و از قصر شاهنشاهی و از کنار هرگونه ناز و نعمت و آبادی و آسایش به کاروانسرای خرابه و ویرانه نمی‌رود و با صاحب آن رفیق و همنشین نمی‌شود، درحالی‌که خود آن صاحب‌خانه هم راضی نیست که رفیق او و با او باشیم، و از هر چیز محروم گردیم!

بنابراین، برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت، نزدیکی به تمام نعمت‌ها، خوشی‌ها، دارایی‌ها، عزت‌ها و... است و معصیت، عبارت است از محرومیت، ناخوشی، نداری و ذلت.

 

در محضر بهجت، ج۱، ص۱۲
  • ۱. آل‌عمران: ۴۹.

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها