خداوند به کسانی که مسئولیتی دارند توجه و آگاهی بدهد تا بدانند که چه باید بکنند. به قدری رشوهخواری در میان دولتها و عُمّال آنها فراوان شده که قابل ذکر نیست. ما باید از این قبیل امور جلوگیری کنیم تا بر سر خودمان نیاید. عمّال این دولتها بندهٔ پول هستند. نقل میکنند: ابن سعود ملعون۱ به دولت عثمانی نامه نوشت و در آن از خلیفه عثمانی تجلیل فراوان کرد. این نامه به دست انگلیسیها افتاد، به ابن سعود گفتند: «تو نوکر و اجیر ما هستی، ماهیانه پنج هزار لیره یا دلار میگیری، آن وقت برای شاه عثمانی که دشمن ماست این طور نامه مینویسی؟»
همین رشوه بود که مصطفی کمال را آورد و عثمانیها را برد. به مصطفی کمال ملعون گفتند: مستعمرات عثمانی را به ما بده و در عوض ترکیه برای تو باشد، در عوض ما عثمانیها را بیرون میکنیم.
جواب داد: «این مقدار پولی که شما به من میدهید کافی نیست، من ناچارم که برای اداره زندگی خودم به او نامه بنویسم و از او هم تجلیل کنم». گفتند: «ما دو برابر به تو میدهیم در مقابل، تو دیگر از این کارها نکن». همین ابن سعود برای یکی از رؤسای قبایل حجاز نوشت: «بیا طرف ما و از عثمانیها دست بردار». میخواست بدون جنگ و خونریزی این کار را انجام بدهد، گفته بود: «تو فکر میکنی خلیفه عثمانی مسلمان است و انگلیس کافر است؟ و الله الإنجلیز أحسن للمسلمین من الأتراک»۲. کار ابن سعود به جایی رسید که نوشت و امضا کرد: «أعترف ألف مرة بأنه لا مانع عندی من إعطاء فلسطین للمساکین الیهود حتی تصبح الساعة، عبدالعزیز آل سعود»۳. انگلیسیها به او گفته بودند: «اگر این را بنویسی ما تمام حجاز را به تو میدهیم، شریف و همه اشراف حجاز را بیرون میکنیم». او هم از خدا میخواست چنین اتفاقی بیفتد. رشوه بود که حکومت رضاخان را آورد و حکومت قاجار را برد. همین رشوه بود که مصطفی کمال۴ را آورد و عثمانیها را برد. به مصطفی کمال ملعون گفتند: مستعمرات عثمانی را به ما بده و در عوض ترکیه برای تو باشد، در عوض ما عثمانیها را بیرون میکنیم. انگلیس ملعون همه این کارها را با حقهبازی و تدلیس و دروغگویی انجام داد، وگرنه به هیچوجه با جنگ نمیتوانستند چنین کاری کنند. ما با این شیطنتها چه کنیم؟ مگر میتوانیم با این درسها به آنها برسیم؟ این یک علم مخصوصی است.