غیر از این دوست داشتنیهایی که ما در دنیا داریم از دیدنیها، شنیدنیها و سایر چیزها، ممکن است یک چیزی باشد، لذتش از اینها هم بیشتر باشد؟! به فکر افتادند، بعد تحقیق کردند و باور کردند یک چیزهایی است که یک لحظهاش به عمر صد سالهی این دنیا میارزد. باور کردند؛ حالا من به دل خودم نگاه نکردم ببینم چه اندازه باور کردم. هستند کسانی که باور کردند و از این بالاتر باور کردند که ارتباط با خدا آنچنان لذتی - لذتش در همین دنیا - برای آدم ایجاد میکند که اگر همه لذات دنیا را در یک ظرف قرار بدهند و لذت مناجات با خدا را در یک ظرف دیگر، میبیند این یکی بهتر از آنهاست. من از یکی از بزرگان شنیدم که میفرمود و معتقدم که او راست میگفت، چشیده بود، من نچشیدم؛ میگفت اگر سلاطین عالم بدانند که نماز چه لذتی میتواند برای آدم ایجاد کند، دست از سلطنتشان میکشیدند و میرفتند این نماز را یاد میگرفتند و میخواندند؛ تازه این لذتی است که در این دنیا برای آدم پیدا میشود، آنهایی که در کنف لطف الهی الیالأبد مست؛ «سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا» آن چی هست؟ ما که سر در نمیآوریم؛ اما [چون] قرآن میفرماید، [قطعاً] راست است. آنقدر لذت میبرند. یکی این را از بزرگان - مرحوم حاج شیخ غلام رضا یزدی - روی منبر نقل میکرد، من خودم حدیثش را ندیدهام، میفرمود آنچنان از تجلّی الهی، اولیاء خدا در بهشت مدهوش میشوند، سالها میگذرد، حورالعینشان پیش خدا شکایت میکنند که خدایا این به ما اعتنایی ندارد؛ بیهوش اینجا افتاده، کجاست؟! من خودم حدیثاش را ندیدهام اما ایشان مرد بزرگی بود.