صفحه اصلی

در حال بارگیری...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ١٩ آذرماه ١٣٩٨

بر اساس خاطرۀ یکی از مرتبطین

صبحانه را که می‌خورد، یک ربع تا بیست دقیقه همان‌طور نشسته،  چشمانش را می‌بست، انگار می‌خوابید؛  هنگامی که بر‌می‌خواست، قلمش را برمی‌داشت و روی کاغذ باطله‌ها مشغول نوشتن می‌شد. آن روز نوشته بود:

هـر که دید از آل‌پیغمبـر صلی‌الله‌علیه‌وآله  اثـر
جاى پاى جمله‌شان بگذاشت سر
شربتى کَز دست‌شان نوشیده شد،
تا ابـد شیرینـى‌اش در کام بُد
نوشته‌هایش، اغلب شعر بود.
پیش خودم می‌گفتم: «شاید آقا در مدت این خواب کوتاه در عالم دیگری سیر می‌کنند. گویا از عالم دیگری چیزی را یادداشت می‌کند.» بدون درنگ می‌نوشت.
نوشتنش که تمام می‌شد، می‌رفت وضو می‌گرفت؛ و تازه مطالعه‌اش آغاز می‌شد. 

این بهشت، آن بهشت، ص٧۴

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها