در سفری همراه با پدر و دو برادرم رفتیم قم. برادر کوچک ما تازه ازدواج کرده بود و خانه نداشت. نگران تأمین و پیدا کردن منزل برای ازدواج بود. در مسیر هم در ماشین صحبت از این مسأله بود.
رسیدیم قم و رفتیم خدمت آیتالله بهجت رحمهالله. آقا تشریف آوردند و بعد از احوالپرسی، شروع کردند به صحبت و نصیحت. از موضوعات گوناگونی حرف زدند. پدر ما درست روبهروی ایشان نشسته بود و من نفر دوم بودم، بعد برادر بزرگتر ما بود و نفر چهارم هم آن اخوی کوچکتر ما بود.
آقا همینطور که نگاهشان به پدر بود و صحبت میکردند، به مناسبت بحث رسید به خدا و دعا و میفرمودند: «شما اگر چنانچه حاجتی دارید باید برای دیگران بخواهید». بعد ناگهان رو کردند به برادر کوچک ما و فرمودند: «مثلاً اگر خانه ندارید و از خدا خانه میخواهید دعا کنید برای بیخانهها خداوند متعال فرشتهای را معین میکند که برای شما دعا کند و آن فرشته چون معصوم است دعایش به استجابت نزدیکتر از دعای شماست این راه میانبر برای استجابت دعاست».