دو ساعت و حتی گاهی سه ساعت پیش از اذان صبح از خواب برمیخاست و از همان لحظه عبادتش شروع میشد. زیر لب ذکر میخواند و گاهی شعرهایی را زمزمه میکرد؛ مثلاً: اگر لذت ترک لذت بدانى / دگر هيچ لذت تو لذت ندانى.
پس از وضو مشغول نماز شب و رازونیاز با خدای متعال میشد.
وقت نماز را خودش تشخیص میداد، به مسجد میرفت و نماز را به جماعت اقامه میکرد. به غیر از سالهای پایانی که دیگر بسیار ضعیف شده بود.
پس از نماز صبح به تعقیبات نماز مشغول میشد.
***
سپس به حرم میرفت و دو ساعت در آنجا عبادت میکرد. مدت زیادی در حرم میایستاد و به زیارت و اعمال دیگر مشغول میشد. اطرافیان یکییکی مینشستند، ولی او هنوز ایستاده بود. پس از آن همه ایستادن، مینشست و باز هم عبادت میکرد.
حتی در مسیر رفتوآمد به حرم هم بیکار نبود؛ دعاهایی مثل یستشیر و صباح را میخواند.
به خانه میآمد. چون دیر میشد، به خانواده گفته بود که منتظرش نمانند و صبحانه را بخورند. صبحانه مختصری میخورد. پس از آن، پانزده دقیقه استراحت میکرد و سپس مشغول مطالعه میشد. بسیاري از اشعاري كه از ايشان به يادگار مانده را بعد از همين استراحت مختصر سروده بود.
***
برای تدریس فقه به مسجد میرفت. هر روز زیارت عاشورا میخواند، با صد لعن و صد سلام. لعن و سلامهای زیارت عاشورا را در همین فاصلههایی که آماده رفتن به جلسه درس میشد، میخواند.
روزهای جمعه درس تعطیل بود، ولی وقت استراحت نبود. در مجلس روضه مسجد فاطمیه شرکت میکرد. روضهای که پنجاه سال سابقه داشت و تا آخرین هفته عمر آقا ادامه پیدا کرد. جلسه پاسخ به استفتائات هم جمعهها برگزار میشد. عبادتها هم در شب و روز جمعه بیشتر میشد. گویا استراحت کوچکترین بخش زندگی ایشان بود، حتی تعطیلاتی مثل تعطیلات تابستان هم زمان استراحت ایشان نبود، بلکه فرصت مناسبی بود برای نوشتن تألیفاتش.
گاهی پس از درس به خانه نمیرفت. تا نماز ظهر آنجا میماند.
***
نماز ظهر و تعقیبات پس از آن تقریباً دو ساعت و نیم طول میکشید؛ مدتی در مسجد و مدتی هم در خانه.
اوقات حضور ایشان در مسجد، فرصتی بود برای دیدارهای عمومی. چه بسیار بودند کسانی که در همین ملاقاتهای کوتاه شفای مریضانشان را گرفتند، یا مشکلات زندگیشان حل شد یا پاسخ پرسشهایشان را یافتند. چه بسیار پیش میآمد که پاسخهای کوتاه ایشان، مشکلات بزرگی را حل میکرد.
یک ربع تا نیم ساعت نشسته استراحت میکرد. نشسته استراحت میکرد تا خواب بر او چیره نشود.
عصرها اصول فقه تدریس میکرد. پیش از درس مدتی مطالعه میکرد و بعد به مسجد میرفت.
نماز مغرب و عشا را در مسجد اقامه میکرد و مدتی در مسجد به عبادت میپرداخت.
***
به منزل که میآمد، باز هم حدود یک ساعت و نیم عبادت میکرد. سپس مشغول مطالعه میشد.
پس از صرف شام، حدود نیم ساعت به اعمال پیش از خواب مشغول میشد؛ تلاوت قرآن، قرائت حدیث کسا و... . با طهارت میخوابید. کم پیش میآمد که بیش از چهار ساعت در شبانهروز بخوابد.