محمدبنعبداللهبنحسن در نامه خود به منصور، فضائل طائفه و شخص خود را بیان میکند. از جمله مینویسد: «لَمْ یخْلُط فِینَا الْعَجَمِیةُ؛ هیچ غیرعربی در طائفه ما آمیخته نشده است».
شاید این سخن او امام سجاد تا امام صادق علیهمالسلام را هم شامل شود.
منصور به او جواب میدهد که عرب و عجمی در کار نیست.
گویا محمدبنعبداللهبنحسن هم مثل عامه معتقد بوده است که «ابوطالب در یکی از غرفههای آتش جهنم است، ولی آتش او را نمیسوزاند» و این مطلب را نیز در نامه خود به منصور نوشته بود. منصور در جوابش نوشت: «نار، نار است و میسوزاند، اینجا و آنجا ندارد».
همچنین منصور به او نوشت: «أَبوک ـ یعْنِی حَسَنُبنعَلِی علیه السلام ـ قَدْ باعَ الْخِلافَةَ بِدَراهِمَ؛ پدرت ـ یعنی امام حسن مجتبی علیهالسلام ـ خلافت را به چندین درهم فروخت».١
ما نیز میگوییم: پدرت ابنعباس هم با این فروختن موافق بود، اگر اسمش فروختن باشد!