[منظور از عبارت] عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَین علیهالسلام، [در روایات] معلوم است.۱ این زمین به این وسیعی، کجایش عِندَ قَبرِ الحُسَین است؟ همینکه شخص شروع کرد به قُرب [نزدیک شدن به] قبر حسین علیهالسلام، عِندَ قَبرِ حُسَین صادق است. خصوصاً، اگر طوری باشد که مثلاً یادم میآید در اربعین، کربلا بهاندازهای شلوغ میشد و بهاندازهای اجتماع میشد که از همان جایی که آدم از اتومبیل پیاده میشد، مثلاً همان گاراژی که مطابق [و روبهرو] با درِ قبلۀ صحن حضرت سیدالشهدا علیهالسلام است، از آنجا ابداً دیگر کسی نمیتوانست حرکت بکند و بیاید، مگر در غایت صبر و طمأنینه که آیا بگذارند یک قدم جلو برود یا نه؟! مثل همان که میگویند اگر سوزن بیندازید، به زمین نمیرسد. از آنجا تا به صحن چقدر مسافت است؟ از صحن تا خود حرم چقدر مسافت است؟
حالا اگر یک وقتی چنین شد و انسان قادر نبود راه برود ـهمین الآن هم اگر راه را باز بگذارند، شاید جمعیت برسد به اینجا که خدا میداند از چند فرسخی اینطور ازدحامی میشود که آدم نمیتواند قدم از قدم برداردـ بر همۀ اینها عِندَ قَبرِ الْحُسَین علیهالسلام صادق است؛ خصوصاً در مواقع ضرورت که آدم میفهمد عِندَ قَبرِ الْحُسَین علیهالسلام است. آن جای آنطوری عِندَ قَبرِ الْحُسَین علیهالسلام است نسبت به دهفرسخی و بیستفرسخیای که مثلاً خارج از چهار فرسخ است [که در روایت آمده است].