بودهاند کسانی که اگر معصیت یا خلافی از آنها صادر میشد یا غذای ناپاکی میخوردند، متوجه میشدند و میگفتند: تاریک شدیم، حجابی حاصل شد. و یا میگفتند: غذای خانۀ فلانی به ما میسازد. بعد معلوم میشد که آنها از صُلحا بودهاند، و وقتی طعام افراد لااُبالی را میخوردند، خون با مدفوعشان دفع میشد.
اگر کسی پیگیری کند و در فکر این شود که در اعمال و اقوال، مراقب باشد و گفتار و کردار خود را نگاه کند که چه میکند، و معاصی و مسامحهکاریها و سهلانگاریهایی را که از او سرزده، هر روز حساب کند، عیوب و نقایص خود را با عینک مراقبه و دقت و محاسبه تشخیص میدهد و میبیند. اما اینکه آنچه را که تقصیر نمودهایم، انجام دهیم یا تدارک نکنیم، حسابش جداست.
آقایی را دیدیم که اهل مراقبه بود؛ هرگاه نماز مغرب را به اندازهای که هوا تاریک شود، به تأخیر میانداخت، ناراحت میشد. یا اینکه برای وضوی نماز شب موفق نمیشد، و یا وقتی حیوانات به او حمله میکردند، میگفت: این حیوانات میگویند چرا نماز را به تأخیر انداختی!
باید انسان مراقب اعمالش باشد، تا نتایج و آثار خوب و بد آنها را ببیند.