ضریح مطهر حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها از سال ۹۶۵ق چندین بار ساخته و اصلاح شده است. در سال ۱۳۶۸ش تغییر دوبارۀ آن در دستور کار قرار گرفت و بهدست هنرمندان ارادتمند آن آستان، اصلاح و تعمیر شد و در اسفند ماه ١٣٨٠ش همزمان با عید غدیر خم، در مراسمی با حضور آیتاللهالعظمی بهجت قدسسره رونمایی شد و تا کنون بر مضجع شریف آنحضرت قرار دارد.
حدود دو ساعت در حرم مشغول زیارت و سایر عبادات بودند. در حرم، زیارت جامعه و امین الله را میخواندند و به خانه بازمیگشتند.
از برنامههای دائمی و زیبای حضرت آیتالله بهجت قدسسره، حضور هر روزه در حریم ملکوتی حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها بود و تا پایان زندگی سراسر نور و برکت خویش تا آستانه نود سالگی، هر روز پس از نماز صبح و تعقیبات آن، به زیارت ضریح مطهر حضرت فاطمۀ معصومه سلاماللهعلیها میشتافت و سپس در خلوت عاشقانۀ خویش در گوشهای از حرم مطهر به قرائت زیارات و اقامه نماز میپرداخت.
ایشان پس از انجام تعقیبات نماز صبح راهی حرم میشدند. برای مسیر حرم هم برنامه داشتند؛ پیاده به سمت حرم میرفتند و در مسیر ادامه تعقیبات نماز و دعای صباح و یستشیر را میخواندند.
حدود دو ساعت در حرم مشغول زیارت و سایر عبادات بودند. در حرم، زیارت جامعه و امین الله را میخواندند و به خانه بازمیگشتند.
متن کامل بیانات حضرت آیتالله بهجت قدسسره در مراسم رونمایی از ضریح مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
الحمد لله رب العالمین؛ و الصلاة علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و ... علی اعدائهم اجمعین.
(و ما خَلَقتُ الجِنَّ و الإِنسَ الّا لِیَعبُدوُنِ)
باید همۀ ما متوجه و ملتفت باشیم که هدف از خلقت، عبودیت است برای همۀ بشر. باید بدانیم که این یک کلمه »إِلّا لِیَعْبُدُونِ»١، معنایش این است که هرچه هست و نیست، در همین عبودیت خداست. هرچه هست و نیست، در تحصیل رضای خداست؛ در اعتقادات و در عملیات. باید بدانیم که حقِّ میل به یمین و یسار [تمایل به راست و چپ] نداریم [بلکه] باید در صراط مستقیم [حرکت کنیم.] »أَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُستَقِیمٌ».۲
باید بدانیم که تمام نتیجه و تمام سعادت در این است که ما موفق باشیم که عزم ثابتِ مستمر بر ترک معصیت، در اعتقادیات و در عملیات داشته باشیم. باید همین را هم از خدا و از مقربین خدا و از انبیا و اوصیا و وصیّ وقت [امام زمان علیهالسلام] بخواهیم [که] از خدا بخواهند که ما موفق باشیم به اینکه در هر آن، هرجا باشیم، فقط و فقط رضای خدا را در نظر داشته باشیم. بخواهد، برویم؛ بخواهد، بایستیم. بخواهد، حرکت کنیم؛ بخواهد، ساکن باشیم. نباید آنی غفلت از همین یک کلمه داشته باشیم. تمام تشریفات [از] اول دین تا آخر دین، برای همین بندگی خداست.
باید بدانیم که این یک کلمه »إِلّا لِیَعْبُدُونِ»١، معنایش این است که هرچه هست و نیست، در همین عبودیت خداست. هرچه هست و نیست، در تحصیل رضای خداست؛ در اعتقادات و در عملیات.
کار بندگی به جایی میرسد که [در روایت] میفرمایند »لَا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُکَ».٣ هرکدام شبیهتر هستیم به انبیا و اوصیا و وصیّ وقت صلواتاللهعلیهم، به هدف نزدیکتریم. هرکدام از این وصیت و از این متروک که ثِقلین [قرآن و عترت] باشد، دور هستیم، از خدا دور هستیم.
هر چه ما به این دو ثقل -که قرآن و عترت باشد- نزدیک هستیم، به خدا نزدیکتریم. به هدف خلقتمان نزدیکتریم، [و در واقع] واصلیم. نباید خیال کنیم ما میتوانیم دراینجا به افکار و آراء خود متکی باشیم. کسانی که به این ثقلین اعتماد ندارند، تمسک ندارند،از هدف خلقت خود دورند. کسانی که بگویند، ما قرآن را میخواهیم، عترت را نمیخواهیم، قرآن را نخواستهاند. قرآن میگوید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا». الیوم چه چیزی اختصاص دارد، که سبب اکمال است؟ چه چیزی سبب است برای اینکه [امروز] اسلام دین مرضی خدا باشد؟ اسلام همیشه دین مرضی خدا بوده، پس [مقصود این است که] امروز [روز] تکمیل و اکمال این دین است. تمام رضای خدا در این دو است. اگر کسی هم بگوید؛ من عترت را میخواهم، [اما] قرآن را نمیخواهم، [در حقیقت] عترت را نخواسته است، عترت را [هم] ندارد. عترت و قرآن شیءٌ واحد (یک چیز هستند). این، شارح مجهولات آن برای ما است، آن [هم] شارع مجهولات این است. [بنابراین] نمیتوانیم [از این دو] مستغنی شویم. کسی که بگوید کتاب خدا ما را بس است، یعنی بس است کتاب خدا از کتاب خدا، [آیا] چنینی چیزی میشود؟ اگر کسی بگوید نهخیر، عترت کافی است، به قرآن کار نداریم، [در حقیقت] با عترت کار ندارد. عترت، اول و آخرشان قرآن است. مرجع متشابهات قرآن عترت است، مرجع مجهولات عترت قرآن است؛ »ما خالَفَ کِتابَ اللهِ لَمْ نَقُلْه».
مطلب فقط یکی است، آن چیست؟ بندگی خدا. بندگی خدا، در طاعتِ خداست [و] طاعت خدا در [گرو] ترک معصیتِ خدا است؛
باید بدانیم که آن به آن [باید مراقب باشیم] که از عبودیت و تحصیل رضای خدا در اعتقاد و عمل، در شخصیاتمان، در اجتماعیاتمان، در نوعیاتمان غافل نشویم. در این کار مسامحه نکنیم. آنی که ما خود را از ثقلین دور کنیم، از خدا دور کردهایم. فقهراً [به ناچار] باید بدانیم که باید متوسل به همین وسایل و مقربین باشیم، الاقرب فالاقرب تا برسد به امام زمان صلوات الله علیه. عجل الله فرجه، و عجل الله فرجنا بفرجه و جعلنا معه، الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المؤمنین علیّ بنابیطالب و الائمة من ذریته علیهم السلام.
باید بدانیم [که] مطلب فقط یکی است، آن چیست؟ بندگی خدا. بندگی خدا، در طاعتِ خداست [و] طاعت خدا در [گرو] ترک معصیتِ خدا است؛ هم در اعتقاد و هم در عمل. غیر از طاعت خدا یا چیزی که مولّد طاعت خدا [است] نداشته باشیم [که عبارت است] از معارف و تفکرات. یا چیزی که طاعت خدا، مولّد آنهاست [که عبارت است] از مرضیات خدا. معلوم است که طاعت، جز طاعت [به ارمغان] نمیآورد و طاعت هم جز از طاعت نمیآید.
خدا حفظ کند ما را، کاری نکنیم که آخرش پشیمان بشویم؛ کاری نکنیم که آخرش دست خالی برویم؛ کاری نکنیم که از آن هدف اصلی که تمام انبیا و اوصیا دعوت به آن هدف میکنند، غافل باشیم [آن هم] برای خوشحالی موقت!
فقهراً باید ملتفت باشیم که مبادا آنی غفلت کنیم که [در] همان آنْ، گرگها ما را خواهند خورد! آنِ غفلت، آنِ مهیّا شدن برای شیاطین انس و جن است. پس باید بفهمیم که از خدا بخواهیم آنبهآن، ما را سالم و محفوظ از جمیع آفات و بلیاتِ معنویه و صوریه، ظاهریه و باطنیه، دنیویه و اخرویه [نگاه دارد تا] از سعادتمان محروم نباشیم و در آن روز آخر [و در هنگام احتضار] از تمام عمر خودمان پشیمان نباشیم.
[در میان] کسانی که این راه را نرفتهاند و این مطلب را عملی نکردهاند، [بلکه] ضد این راه را رفتهاند، از کسی جز عمرو عاص ملعون -که این همه فساد کرد، [و] تا روز قیامت راه را برگرداند و سرچشمه را خونآلود و زهرآلود کرد [بهطوری] که بشر تا آخر به این بلا مبتلا باشند مگر اینکه ظهور ولی مطلق آن را جبران کند- نشنیدهام و ندیدهام چنینچیزی را که همان آنِ آخر حیاتش و احتضارش، انگشت را به دندان گرفته بود و وفات کرد [و در آن هنگام میگفت:] اگر من قانع بودم به امور دنیای خودم، اینهمه بلاها را بر سر خودم نمیآوردم و [بلکه] بر سر بشر تا روز قیامت نمیآوردم.۴
خدا حفظ کند ما را، کاری نکنیم که آخرش پشیمان بشویم؛ کاری نکنیم که آخرش دست خالی برویم؛ کاری نکنیم که از آن هدف اصلی که تمام انبیا و اوصیا دعوت به آن هدف میکنند، غافل باشیم [آن هم] برای خوشحالی موقت! اگر [به ما] بگویند امروز شما خوشحال باشید یا [اینکه بگویند] تا ابد خوشحال باشید اما امروز یک مقدار [در مضیقه باشید] ... »حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَكَارِهِ وَ حُفَّتِ النَّارُ بِالشَّهَوَات» (بهشت، با ناملایمات احاطه شده و جهنم، با شهوات)۵، امروز مقداری ناجوریها میبینید، [اما عاقبت کار بهشت است.] هیچ عاقلی نمیگوید من یک روز را به یک عمر ترجیح میدهم. به خدا میسپاریم همه را در تثبیت این اصل اصیل، که [در] مودت ذی القربی با تمام لوازمش تا گاو و ماهی [و تا آخر کار] ثابت قدم باشند، انشاالله.