«من رآنی فقد رآنی»
سؤال: برخی درباره حدیث نبوی: «مَن رَآنِی فِی المَنَام كمَن رَآنِی فِی اليَقظَةِ فَإنَّ الشَّيطَانَ لايتَمَثَّلُ بِی»١ (كسی كه من را در خواب ببيند، همچون كسی است كه مرا [در بيداری] ديده است، چون شيطان در خواب به تمثل من در نمیآيد) می گویند برای ثبوت شرط این روایت، یعنی خودِ «من رآنی»، باید انسان ابتدا در بیداری حضرت صلیاللهعلیهوآلهوسلم را دیده باشد، تا اگر در خواب دید، قطع پیدا کند که این همان است که در یقظه (بیداری) دیده است. لذا این روایت، در مورد عصر غیبت جاری نیست و اثر عملی ندارد. نظر شریف حضرتعالی چیست؟
جواب: باید در بیداری دیده باشد؟! [نه، لازم نیست.] علم به اینکه این خود حضرت صلیاللهعلیهوآلهوسلم است، در خواب هم حاصل میشود؛ مثل بیداری. مگر در بیداری نمیشود یک کسی صورت سازی کرده و خودش را مثل صورت حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم کرده باشد؟! ممکن است دیگر. پس علم است که تخصیص می دهد (و تعیین میکند) که آنچه دیده شده، فقط صورت نیست؛ [بلکه] واقعیتش اینجاست.٢
سؤال: برخی گفته اند: اینکه مثلاً امام علیهالسلام را در خواب ببیند، تمثل نفس خود فرد خواب بیننده است، نه اینکه واقعاً خود امام باشد.
جواب: ما این احتمال را می دهیم! [ولی] او که خواب دیده، اين احتمال را نمی دهد.
سؤال: ممکن است که قطعش خطایی باشد؟
جواب: [اگر] قطع او خطایی باشد، پیش او نمی شود بگوییم قطعت خطاست! ما خودمان ممکن است قاطع نشویم.٣
مطلب بیستم:
«من رآنی فقد رآنی»
در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام آمده است: «مَنْ رَآنِي في المَنامِ كَمَن رآني في اليَقظَةِ فَإِنَّ الشَيْطَانَ لا يَتَمَثَّلُ بِـي» (كسی كه من را در خواب ببيند، همچون كسی است كه مرا [در بيداری] ديده است، چون شيطان در خواب به تمثل من در نمیآيد).
در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام آمده است: «مَنْ رَآنِي في المَنامِ كَمَن رآني في اليَقظَةِ فَإِنَّ الشَيْطَانَ لا يَتَمَثَّلُ بِـي» (كسی كه من را در خواب ببيند، همچون كسی است كه مرا [در بيداری] ديده است، چون شيطان در خواب به تمثل من در نمیآيد). این حدیث اختصاص به افرادی که پیامبر را در زمان حیاتشان دیدهاند ندارد، و شامل مردمان عصر غیبت نیز میشود. آیتالله بهجت در این زمینه فرمودند:
«باید در بیداری دیده باشد؟! [نه، لازم نیست.] علم به اینکه این خود حضرت صلیاللهعلیهوآلهوسلم است، در خواب هم حاصل میشود؛ مثل بیداری. مگر در بیداری نمیشود یک کسی صورت سازی کرده و خودش را مثل صورت حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم کرده باشد؟! ممکن است دیگر. پس علم است که تخصیص می دهد (و تعیین میکند) که آنچه دیده شده، فقط صورت نیست؛ [بلکه] واقعیتش اینجاست».
مقصود، این است که آنچه باعث علم و معرفت میشود، مجموع صورت و واقع است و صرف ديدن صورت، حتی در بیداری هم برای معرفت شخص کفایت نمیکند، زیرا در بیداری هم ممکن است کسی خود را شبیه شخصی دیگری دربیاورد. پس آنچه موجب معرفت به شخص میشود، در واقع ظهور و بروز هویّت شخص در صورت و سیمای اوست، و در حقیقت، این باطن و سیرت شخص است که خود را در ضمن صورت و ظاهر نشان میدهد. کسی هم که در خواب، پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا امامان علیهمالسلام را میبیند، به همین نحو از آنچه که میبیند، به اطمینان میرسد که این هویّت و حقیقت و خود آن بزرگواران هستند که در صورت معهود خود میباشند؛ یعنی در واقع میبیند که آن روح الهی و صفای باطنی این معصومین علیهمالسلام، خود را در این ظاهر و کالبد نمایان کرده است، نه اینکه از صرف وجود یک سری ویژگیهای ظاهری، مثل عمامه و محاسن و شمائل صورت، به چنین اطمینانی برسد.
به عبارت دیگر، هویّت نورانی معصومین علیهمالسلام، آنچنان متمایز و ممتاز است که هر کس صادقانه با آنها مواجه شود، بیوقفه منتقل به آن حقیقت نورانی میگردد و صفای باطنی آنها را میبیند و به علم میرسد. از این رو، بارها تکرار شده است که حضرات معصومین علیهمالسلام در جماعتی در کنار افراد دیگر بوده و لباس و ظاهری مشابه سایر افراد داشتهاند، اما به محض اینکه فرد غریبهای که هرگز امام علیهالسلام را ندیده بود، وارد این جمع میشد، سریعاً می فهمید که این انسان، هویّت و هیبتی متمایز از دیگران دارد و مطمئن میشد که او امام علیهالسلام است.
هویّت نورانی معصومین علیهمالسلام، آنچنان متمایز و ممتاز است که هر کس صادقانه با آنها مواجه شود، بیوقفه منتقل به آن حقیقت نورانی میگردد و صفای باطنی آنها را میبیند و به علم میرسد.
برای مثال، میتوان به حکایت مردم اهل یمن اشاره کرد که خدمت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم رفتند و از ایشان درخواست کردند که وصیّ خود را به آنها معرفی کند. اما پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بدون اینکه امیرالمؤمنین علیهالسلام را به آنها نشان دهد، به آنها گفت که به میان اهل مسجد بروند تا خودشان او را بیابند، و به آنان فرمود:
«هُوَ الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ الْمُتَوَسِّمِينَ فَإِنْ نَظَرْتُمْ إِلَيْهِ نَظَرَ مَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ عَرَفْتُمْ أَنَّهُ وَصِيِّي كَمَا عَرَفْتُمْ أَنِّي نَبِيُّكُمْ فَتَخَلَّلُوا الصُّفُوفَ وَ تَصَفَّحُوا الْوُجُوهَ فَمَنْ أَهْوَتْ إِلَيْهِ قُلُوبُكُمْ فَإِنَّهُ هُوَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فی كِتَابِهِ: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِم»۴ أَيْ إِلَيْهِ وَ إِلَى ذُرِّيَّتِه؛ او کسی است که خداوند او را نشانهای برای مؤمنان اشارت فهم قرار داده است. پس اگر به او همچون کسی که دل هوشیاری دارد و یا با توجه کامل گوش فرا میدهد، نظر کنید، میفهمید که او وصیّ و جانشین من است؛ همانطور که فهمیدید من پیامبر شما هستم. پس به میان صفها بروید و با چهرهها رو در رو شوید و آنکس که دلهایتان به سوی او گرایش یافت، همانا او وصیّ من است، زیرا خداوند عز و جل در کتابش (از زبان حضرت ابراهیم علیهالسلام) میفرماید: "چنان کن که دلهای مردم به سوی آنها گرایش یابد"؛ یعنی به سوی وصیّ من و فرزندان او».
این افراد وقتی به مسجد رفتند و در میان صفوف نگاه کردند، وقتی نگاهشان به امیرالمؤمنین علیهالسلام افتاد، ناگهان خضوع و خشوع خاصی در قلب خود نسبت به آن حضرت علیهالسلام احساس نمودند که نسبت به هیچ شخص دیگری چنین احساسی نداشتند، و یقین کردند که او وصیّ رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم است. هنگامی که نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بازگشتند، حضرت صلیاللهعلیهوآلهوسلم از آنها پرسید که چگونه فهمیدند که او وصیّ پیامبر خداست؟ در آن هنگام، صدای آنها به گریه بلند شد و گفتند:
«يَا رَسُولَ اللَّهِ نَظَرْنَا إِلَى الْقَوْمِ فَلَمْ تَحِنَّ لَهُمْ قُلُوبُنَا وَ لَمَّا رَأَيْنَاهُ رَجَفَتْ قُلُوبُنَا ثُمَّ اطْمَأَنَّتْ نُفُوسُنَا وَ انْجَاشَتْ أَكْبَادُنَا وَ هَمَلَتْ أَعْيُنُنَا وَ انْثَلَجَتْ صُدُورُنَا حَتَّى كَأَنَّهُ لَنَا أَبٌ وَ نَحْنُ لَهُ بَنُون؛ ای رسول خدا! ما به این قوم نگاه کردیم، ولی دلهایمان به سوی آنها متمایل نشد. اما وقتی او را دیدیم، دلهایمان لرزید و سپس جانهایمان آرام گرفت و جگرهایمان به خروش افتاد و اشک چشمهایمان جاری شد و سینههایمان خنک شد؛ تا آنجا که گویا او پدر ما است و ما فرزندان او هستیم».۵
جهت مشاهده تمامی تولیدات رسانهای مرتبط با کتاب «بشارت از حضرت حجت(عج)»، و دسترسی به مجموع صوتها و فیلمهای بیانات حضرت آیتالله بهجت، که قابلیت دسترسی به آنها از طریق بارکد(QR)، در حاشیه صفحات کتاب فراهم گردیده است، به لینک ذیل مراجعه فرمایید:
ویژهنامه اینترنتی کتاب بشارت از حضرت حجت(عج)