[برخی از مخالفان اشکال میکنند:] از کجا معلوم شد که [حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف] متولد شده است؛ یک زنی خبر داده است دیگر! حکیمه علیهاالسلام یک زنی بوده که آمده گفته است: مجلس و اتاق نورانی شد و... . راوی یک زن است.١ [در جواب میگوییم: اوّلاً آیا] اینهمه مدّت که [امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف در میان مردم] بوده است، هیچکس از اصحاب او را ندید و نفهمید؟! [ثانیاً] خود حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام و همه ائمه علیهمالسلام [ولادت ایشان را] خبر دادند٢ و [ثالثاً] شیعه الی ماشاءاللّه از وجود مقدسش کرامات دیده اند و میبینند. ما چه می دانیم همین امروز در کجاها چه اغاثه هایی برای مستغیث ها و چه اجاره هایی٣ برای مستجیرها مینماید و چه کارهایی هر روز دارد میشود!
«الْمُحْتَجَبِ عَنْ أَعْیُنِ الظّالِمینَ»۴ ( پنهان از چشم ظالمین) است. کسانی که نه ظالم اند، و نه رفیق ظالم هستند، و نه با ظالمین معاشرند، و نه در خانه و نه در محله ظالمین هستند، وجود شریف حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف از دیده آنها اصلاً محجوب نیست!
[رابعاً] دیدن با چشم موضوعیت ندارد، و طریق است [برای حصول یقین].۵ اگر آدم از پشت پرده صدایی شنید و فهمید و یقین کرد [که در پشت پرده کسی هست، همین حجت است]. [یا اگر کسی] خبرهایی داد و خبرها مطابق با واقع شد، از سابقِ ما خبر داد، و همچنین از لاحقِ ما خبر داد، یقین پیدا میکنیم؛ ولو چشمانمان او را نبیند. [خامساً] همین دیدن را هم خیلی از بزرگان علما ادعا کرده اند، که اگر ما بگوییم آنها دروغگو بودند، دیگر معلوم است که ما در چه حالی هستیم!
همه امامان علیهالسلام نوید آمدن امامزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را داده اند و امام حسن عسکری علیهالسلام خبر از تولد ایشان داده است.
شیعه الی ماشاءاللّه از وجود مقدسش کرامات دیده اند و میبینند. ما چه می دانیم همین امروز در کجاها چه اغاثه هایی برای مستغیث ها و چه اجاره هایی٣ برای مستجیرها مینماید و چه کارهایی هر روز دارد میشود!
مطلب سیزدهم:
از واضحات شیعه
یکی از اشکالاتی که از سوی مخالفان مطرح می شود تشکیک در وجود امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف است. شبهه این است که آیا می توان در یک مسأله اعتقادی با این درجه از اهمیت به گزارش یک نفر (جناب حکیمه خاتون علیهاالسلام) بسنده کرد و آن را پایه همه اعتقادات مربوط به مهدویت قرار داد؟ آیا در وقایع تاریخی مثل تولد امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف می توان بر اساس یک گزارش به یقین یا اطمینان رسید؟ آیا پاسخ برهانی در این زمینه امکان پذیر است؟ آیت الله بهجت به این اشکال پنج پاسخ داده اند. ابتدا این پاسخ ها را به اختصار بیان نموده، سپس به توضیح آن ها می پردازیم.
اول آنکه پیش از آغاز غیبت افراد متعددی ایشان را دیده اند، و دیدار ایشان اختصاص به حکیمه خاتون علیهاالسلام ندارد. دوم آنکه همه امامان علیهالسلام نوید آمدن امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را داده اند و امام حسن عسکری علیهالسلام خبر از تولد ایشان داده است. سوم آنکه شیعیان در طول تاریخ غیبت به صورت متواتر از تشرف به محضر نورانی ایشان و دستگیری حضرت از آن ها خبر داده اند. چهارم آنکه تنها راه اطمینان از وجود ایشان دیدن با چشم نیست. گاهی به واسطه شنیدن صدای ایشان و خبر دادن از ضمیر پنهان و اموری که از دیگران مخفی است، این اطمینان به دست می آید. پنجم آنکه بسیاری از علمای راستین که دروغ در ساحتشان راه ندارد، ایشان را با چشم هم دیده اند و با ایشان در ارتباط بوده اند.
پاسخ ایشان، پاسخ جامعی است و هر انسان آزاد اندیشی را نسبت به اینکه حضرت بقیة الله عجلاللهتعالیفرجهالشریف در سامرا متولد شده و اکنون حجت خدا بر خلق است به یقین می رساند. آنچه پیشتر درباره احادیث دال بر امامان دوازده گانه علیهمالسلام در منابع فریقین مطرح شد، نقش مهمی در این بیان دارد و رویکرد پژوهشگر را از یک نگاه تاریخی صرف، به نگاهی تاریخی_ کلامی تغییر می دهد. آن احادیث نشان می دهد تولد امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف در ارتباط تام با امامان دوازده گانه علیهمالسلام و از وعده های حتمی الهی است. اتفاق مبارکی که بشارت به آن در زمان حضرت ابراهیم علیهالسلام داده شده، در تورات بازتاب یافته و در طی سه قرن در صدر اسلام مستقر گردیده و روز به روز بر وضوح و حقانیت آن ها در طول تاریخ افزوده شده است.
بنابراین، به جای اینکه بپرسیم: «آیا در سال ٢۵۵هـ. فرزندی در خانه امام عسکری علیهالسلام در سامرا متولد شده است؟» میپرسیم: «آیا دوازدهمین امام علیهالسلام در خانه یازدهمین امام علیهالسلام متولد شده است یا خیر؟» و تفاوت این دو سؤال از زمین تا آسمان است، چرا که کشف حقایق و وقایع مربوط به یک شخص خاص، با کشف آنها نسبت به شخصی که حلقه پایانی زنجیره امامت و ولایت و موعود همه ادیان است، بسیار متفاوت است.
همین نکته بهطور ناخودآگاه در کلام یک عالم بزرگ اهل سنّت یعنی «حافظ ذهبی» جلوهگر شده است، و در کتاب معروفش «سیر أعلام النبلاء» وقتی به نام نامی و اسم گرامی و شرح حال امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف میرسد، به منظور تشکیک در ولادت حضرت علیهالسلام مقدمهای بیان میکند که خود این مقدمه، جواب حرف او را میدهد!! و این از کرامات الهی در حق حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف به حساب میآید، تا همگان توجه کنند که با یک فرد منفرد روبه رو نیستند، بلکه با سلسلهای هماهنگ و مرتبط سر و کار دارند.
«ذهبی» از ابتدا شروع میکند و خلاصه کلامش این است که نه تنها تمام آباء گرامی حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف سزاوار خلافت بودند، بلکه تصریح میکند که از خلیفه زمان خودشان به خلافت سزاوارتر بودند! ذهبی به اولویّت خلافت برای امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام نسبت به خلیفه مهم اهل سنّت تصریح میکند:
«جَعْفَرٌ الصَّادِقُ: كَبِيْرُ الشَّأْنِ، مِنْ أَئِمَّةِ العِلْمِ، كَانَ أَوْلَى بِالأَمْرِ مِنْ أَبِي جَعْفَرٍ المَنْصُوْرِ. وَ كَانَ وَلَدُهُ مُوْسَى، كَبِيْرَ القَدْرِ، جَيِّدَ العِلْمِ، أَوْلَى بِالخِلاَفَةِ مِنْ هَارُوْنَ؛ جعفر صادق، دارای منزلتی عظیم است و از سران علم و دانش است و از ابی جعفر منصور به خلافت سزاوارتر بود. و فرزند او موسی، شأنی عظیم دارد و عالم است و از هارون به خلافت سزاوارتر بود.»۶
همینجا باید از ذهبی پرسید: آیا این که دوازده نفر مترتّب بر هم و نسل به نسل سزاوار برای خلافت باشند، خود امر سادهای است؟ آیا چنین امری اتفاقی رخ داده است؟ آیا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم از وجود دوازده امام از نسل او که سزاوار خلافتش هستند، خبر نداد؟
دهها نفر در زمان امام عسکری علیهالسلام، حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف را دیدند؛ مانند احمد بن اسحاق قمی که این جمله لطیف را حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف به او فرمود: «فَلاتَطلُب أثَراً بَعدَ عینٍ یا أحمَد بنِ إسحاق»(ای احمد بن اسحاق بعد از آنکه حقیقت را با چشم خود دیدی، به دنبال نشانه نباش!)
در اینجا در درجه نخست باید توجه کرد که قضیه ولادت امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف تنها از سوی حکیمه خاتون علیهاالسلام نقل نشده است، بلکه چندین روایت از کنیزان متعددی که در منزل حاضر بودند، وارد گردیده است و همچنین یکی از همسایگان امام حسن عسکری علیهالسلام که بر مذهب شیعه هم نبود، در لحظه ولادت، به دعوت خود امام علیهالسلام برای کمک رساندن حاضر و شاهد آن بود و آن خبر را حتی برای مخالفان نقل کرده است. در آن شرایط خفقان شدیدی که برای خانواده امام حسن عسکری علیهالسلام وجود داشت و آنها ملزم به رعایت اشد کتمان بودند، همین مقدار از نقل و انتشار این خبر، خود از تدبیر آن حضرت علیهالسلام است.
همچنین از همه مهمتر، گواهیِ خود امام حسن عسکری علیهالسلام است که حتی عامه و از جمله ذهبی با تمام تعصب و عنادی که دارد، او را انسانی شریف و جلیلالقدر خوانده است و آنهمه عقیقههایی که به دست یاران و اصحاب ایشان انجام شد و نامههایی که حضرت علیهالسلام برای اصحاب خود نوشت و این خبر را به آنها داد و دعوت اصحاب برای دیدن نوزاد تازه متولد شده و گواهی دادن آن اصحاب، همگی از شواهد ولادت امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف محسوب میشوند.
اما نکته جالب توجه این است که حضرت آیت اللّه بهجت قدسسره در این برهان میفرماید حتی اگر بخواهیم تمام این اخبار را نادیده بگیریم و در مقام بحث، با پیشفرض شخص مخالف _ ولو اساساً پیشفرضش هم غلط است! _ همراه شویم و فرض بگیریم ولادت آن حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف را _ چنانکه ذهبی فرض میگیرد _ تنها یک زن خبر داده است، به لحاظ روششناسی تحقیق، باید نگاه به واقعه تولد امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف تغییر کند؛ یعنی باید از یک دیدگاه تنگ و چشم دوختن به خبر دادن یک زن از آن، به سوی یک دیدگاه وسیع و جامع نگر برود. از این رو، معظّمله سؤال میکند: مگر وقتی کسی متولد شد، تنها منبع اطلاع یافتن از وجودش، فرد خبر دهنده از وقت تولد اوست؟ کدام عاقلی یافت میشود که وقتی با شخصی سخن میگوید، از خود بپرسد چه کسی به من خبر داده است که این شخص که با او سخن میگویم، متولد شده است؟! پس ابتدا باید یقین کنم که متولد شده است و سپس با او سخن بگویم!! مگر یقین به وجود شخص، منحصر در خبر دهنده وقت ولادت اوست؟ حتی اگر شخص را ندیده باشیم، برای یقین به وجود او به دنبال هزاران شاهد مختلف میرویم، نه اینکه تنها سراغ کسی برویم که در هنگام ولادت او حاضر بوده و از آن خبر داده است. کدام عاقلی در وجود خودش شک میکند، به بهانه اینکه وقت تولد خودش را به خاطر نمیآورد و کسی هم به او در اینباره خبر نداده است؟! پس آیت اللّه بهجت قدسسره در طلیعه جواب میفرماید: «اینهمه مدت هیچکس از اصحاب، او را ندید و نفهمید؟»
دهها نفر در زمان امام عسکری علیهالسلام، حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف را دیدند؛ مانند احمد بن اسحاق قمی که این جمله لطیف را حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف به او فرمود: «فَلاتَطلُب أثَراً بَعدَ عینٍ یا أحمَد بنِ إسحاق»(ای احمد بن اسحاق بعد از آنکه حقیقت را با چشم خود دیدی، به دنبال نشانه نباش!).٧
بر همین اساس، معظّمله در فقره دوم از جواب خود میفرماید: «خود حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام و همه ائمه علیهمالسلام خبر دادند». یعنی چرا مطلب را منحصر در خبر دادن یک زن میکنید؛ در حالی که تمام معصومین علیهمالسلام از تولد ایشان خبر دادهاند؟ مگر دستور امام عسکری علیهالسلام به چند نفر برای عقیقه کردن، خبر دادن از تولد نیست؟
اساساً در طول تاریخ که اهل بیت علیهمالسلام درباره خصوصیات حضرت بقیةاللّه عجلاللهتعالیفرجهالشریف بیاناتی داشتند، واضحات و مسلّماتی از سوی اهل بیت علیهمالسلام شکل گرفته که کاشف از استقرار فرهنگ اعتقادی شیعه توسط اهل بیت علیهمالسلام است. از جمله این خصوصیات واضح و مسلّم که از ابتدا در فرهنگ اعتقادی شیعه مستقر بوده، مخفی بودن ولادت ایشان است که از همان ابتدا در بیانات اهل بیت علیهمالسلام ذکر میشد، نه اینکه ناگهان در سال دویست و پنجاه و پنج، این مطلب رایج شده باشد؛ همچنان که در روایات متعدد آمده است که: «تُخفَي وِلادَتُه».٨
همچنین فرموده که علت این غیبت و مخفی ماندن ولادت ایشان، این است که همه اهل بیت علیهمالسلام با طاغی زمان خود بیعت میکنند، مگر آخرین امام که: «لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَة؛ بر گردن او بیعت با هیچکسی نیست»٩ و تمام اهل بیت علیهمالسلام یک به یک بر این فرهنگ شیعی تأکید داشتند؛ همان طور که در جریان صلح امام مجتبی علیهالسلام با معاویه، وقتی در اینباره به ایشان اعتراض شد، حضرت علیهالسلام فوراً به نظام فکری شیعه اشاره فرمود:
علت این غیبت و مخفی ماندن ولادت ایشان، این است که همه اهل بیت علیهمالسلام با طاغی زمان خود بیعت میکنند، مگر آخرین امام که: «لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَة؛ بر گردن او بیعت با هیچکسی نیست» و تمام اهل بیت علیهمالسلام یک به یک بر این فرهنگ شیعی تأکید داشتند؛
«أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِي يُصَلِّي رُوحُ اللَّهِ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ علیهماالسلام خَلْفَهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ ابْنِ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِي صُورَةِ شَابٍّ دُونَ أَرْبَعِينَ سَنَةً ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ آيا نمیدانيد كه هيچ يك از ما ائمه نيست، جز آنكه بيعت سركش زمانش بر گردن اوست؛ مگر قائمى كه روح اللَّه عيسى بن مريم پشت سر او نماز میخواند؟ خداوند ولادت او را مخفى میسازد و شخص او را پنهان مینماید، برای اینکه هر گاه خروج كند، بيعت احدى بر گردن او نباشد. او نهمين فرد از فرزندان برادرم حسين علیهالسلام است و فرزند سرور كنيزان است. خداوند عمر او را در دوران غيبتش طولانى میگرداند، سپس با قدرت خود او را در صورت جوانى كه كمتر از چهل سال دارد، ظاهر میسازد، تا بدانند كه خداوند بر هر كارى توانا است.»١٠
همچنین وقتی به امام صادق علیهالسلام در جریان قیام ابومسلم خراسانی پیشنهاد قبول خلافت دادند، حضرت فرمود:
«أُفٍّ أُفٍّ مَا أَنَا لِهَؤُلَاءِ بِإِمَامٍ أَ مَا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ إِنَّمَا يَقْتُلُ السُّفْيَانِيَ؛ اف بر اینها! اف بر اینها! من امام اینها نیستم. آیا نمیدانند که قائم همانا کسی است که سفیانی را میکشد؟»١١
مقصود حضرت علیهالسلام این است که فرهنگ شیعه بر دوازده امام بنا شده است، نه بر شش امام؛ آیا اینها که آرزوی خلافت مرا دارند، این واضحات اعتقادات شیعه را نمیدانند؟ مگر اصحاب امام صادق علیهالسلام نمیدیدند که ایشان با چشم گریان و اشکهای جاری با امام دوازدهم عجلاللهتعالیفرجهالشریف این گونه نجوا میکردند:
«سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ ابْتَزَّتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي؛ آقای من! غیبت تو خواب از چشمم ربوده و زمین فراخ را بر من تنگ نموده و آسایش قلب مرا از من گرفته است.»١٢
در فقرات بعدی، معظّمله به شواهد غیر قابل انکار دیگری اشاره مینماید که هر منصفی با نظر به آنها، یقین به حقانیت این مطلب پیدا میکند. اینهمه کرامات که متوسلین به حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف در طول قرنها از ایشان دیدهاند و میبینند که بسیاری از این افراد حتی شیعه هم نیستند و حاجات و گرفتاریهایی که از آنها برآورده شده است، از طرق عادی و طبیعی به هیچ وجه قابل حل نبوده و این دلیلی واضح است بر اینکه فردی متّصل به غیب حاجاتشان را برآورده کرده است و این افراد یقین کردهاند که خود حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف به آنها عنایت کرده و در بسیاری از موارد حتی آن فرد، قبل از آن شناختی نسبت به حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف نداشته، تا اینکه حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف مشکلی را حل کرده و خود را به او شناسانده است. همچنین بسیاری از بزرگان علما و افراد صالح که صداقت فعلی و فاعلی آنها برای ما محرز است، ادعا کردهاند که ایشان را دیدهاند و ما نمیتوانیم بگوییم همه اینها دروغگو بودهاند. بنابراین، هر انسان منصفی وقتی به اینهمه نقلیات متواتر از افراد مطمئن که از مقدسین علما و یا اتقیا و صلحا بودهاند، نظر کند، اطمینان مییابد که دستکم بسیاری از آنها صحیح هستند؛ اگر نگوییم همه آن تشرّفات.
علاوه بر این، برای حصول یقین به وجود یک شخص، اصلاً دیدن او با چشم موضوعیتی ندارد، و تمام عقلای عالم به این موضوع اذعان دارند که دیدن با چشم، تنها یکی از راههای تحصیل یقین است. برای مثال، اگر کسی از پشت پرده صدای فردی را بشنود، میتواند یقین کند که آنجا شخصی هست، ولو او را ندیده است. به همین صورت، ممکن است کسی از راههایی غیر از دیدن، مثل این که صدای حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف را بشنود، و یا وجود برخی از قرائن دیگر، یقین کند که او همان حجت خداوند است و یا اینکه آن حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف از امور غیبی و یا امور شخصی که هیچکس جز آن فرد از آن خبر ندارد، مطالبی به او بگوید که آن فرد یقین کند حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف با او سخن گفته است. و چه بسیار کسانی که تشرّف سمعی برایشان حاصل شده و یا به طرق دیگری از ناحیه حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف به آنها عنایاتی صورت گرفته است.
جهت مشاهده تمامی تولیدات رسانهای مرتبط با کتاب «بشارت از حضرت حجت(عج)»، و دسترسی به مجموع صوتها و فیلمهای بیانات حضرت آیتالله بهجت، که قابلیت دسترسی به آنها از طریق بارکد(QR)، در حاشیه صفحات کتاب فراهم گردیده است، به لینک ذیل مراجعه فرمایید:
ویژهنامه اینترنتی کتاب بشارت از حضرت حجت(عج)