علم اخلاق از آن رو که موجب عروج انسان از پستترین مرتبه وجودی به برترین و والاترین مراتب آن است، شریفتر و ستودنی تر از هر علم دیگری است؛ از این رو آن را «اکسیر اعظم» نامیدهاند و حکمای پیشین نام «علم» را جز به این علم - به عنوان علم حقیقی - اطلاق نمیکردند.
آن را پیش از هر علم دیگری به شاگردان خود میآموختند و تحصیل علوم دیگر را برای کسی که تهذیب نفس نکرده بود، بی ثمر میدانستند. آنان معتقد بودند همانگونه که بدن اگر بیمار باشد، از کثرت غذا جز فزونی مرض چیزی عاید آن نمیشود، نفسی که مجمع اخلاق ناپسند و صفات رذیله باشد نیز از تحصیل علم جز شر و فساد بهرهای نخواهد برد.