صفحه اصلی

در حال بارگیری...

اخلاق

بیانات

قطعا یک طرف از حد انسانیت پایین تر آمده است!

«ناطق» که فصل انسان از سایر حیوانات است، به معنای زبان‌فهم است، نه نطق به معنای لقلقه زبان، زیرا طوطی هم لقلقه زبان دارد. و زبان‌فهم، یعنی فهم تصدیقی و تصوری طرف مقابل. هرکس هم که نمی‌فهمد از کسانی که می‌فهمند باید یاد بگیرد. اگر این حد و تعریف یعنی زبان‌فهمی و درک و شعور در ما وجود داشته باشد، دیگر...
بیانات

ماجرای اصمعی و زن جوان

اصمعی[وزیر هارون] می‌گوید: در بیابانی خیمه‌ای دیدم، با خود گفتم به آنجا بروم. رفتم و دیدم زن جوان و با جمالی در درون خیمه است، تا چشم آن زن به من افتاد، گفت: بفرمایید. داخل شدم و گفتم: تشنه‌ام آبی بده، دیدم رنگش تغییر کرد. با من حرف نزد و به من آب نداد، ولی دیدم نگاهش با دقت به بیرون خیمه است، تا ای...
بیانات

انسان هم‌نشین سلمان یا ابوجهل!

چون ملائکه دیدند معجون و خمیره و طینت آدم علیه‌السلام سنگین، تیره و از آب و گِل است، عرض کردند: «أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَ یسْفِک الدِمَآءَ؛ آیا می‌خواهی کسی را در روی زمین قرار دهی که در آن تباهی کند و خون‌ها بریزد؟!».١ او غضب و شهوت دارد و جنگ و خونریزی به‌پا می‌کند و نمی‌تواند مثل م...
پرسش و پاسخ

محبت اهل‌بیت علیهم السلام اعظم طاعات و عبادات

سؤال: روایاتی در کافی مذکور است که مفاد آنها این است که «محبت اهل‌بیت علیهم‌السلام بدون عمل و بندگی مفید نیست، و خداوند با کسی خویشی ندارد و میزان در قرب و بُعد و ثواب و عقاب، طاعت و معصیت خداست»،١ این روایات را چگونه تفسیر می‌فرمایید؟...
بیانات

چطور شیر را دیدی و نترسیدی؟

معروف بود که شیخ اسماعیل تبریزی رحمه‌الله در بین نجف و کربلا در حال نماز شیری دیده و از آن نترسیده است. در این‌باره از او سؤال کردند که چطور شیر را دیدی و نترسیدی؟ در جواب فرمود: این‌طور نبود که من از شیر نترسم، ولی وقتی دیدم شیر به طرف من می‌آید، با خود گفتم: کار از کار گذشته و راهی برای فرار ندارم...
بیانات

نان خوردن در خیابان برای شما عرفاً اشکال دارد

آقا شیخی می‌گفت: در خیابان قم در دستم بستنی یا نان بود و مشغول خوردن مقداری از آن بودم که آقای حاج میرزا مهدی بروجردی رحمه‌الله را دیدم، به من گفت: مگر طلبه نیستی؟ گفتم: چرا! گفت: پس چرا اینجا نان می‌خوری؟ گفتم، مگر نان خوردن حرام است؟ گفت: نان خوردن در خیابان برای شما شرعاً حرام نیست، ولی عرفاً اشک...
بیانات

برکات کارهای علمای سابق در راه تبلیغ و هدایت مردم

وسایل زندگی علمای سابق از ما کمتر بود، ولی حرکتشان برای تبلیغ و دعوت و هدایت مردم بیشتر و سریع‌تر، و نتیجه کارشان از ما زیادتر بود. ما در این زمان با هواپیما، اتوبوس و... به تبلیغ و دعوت و منبر می‌رویم، ولی چقدر در مردم اثر می‌گذاریم و چقدر اصلاح می‌کنیم؟ آنها وقت زیادتر در مسیر راه صرف می‌کردند، ام...
بیانات

تواضع و علمیت فوق‌العاده میرزا محمدتقی شیرازی رحمه‌الله

آقا میرزا محمدتقی شیرازی رحمه‌الله با یکی از شاگردانش کار داشته و وجهی برای او به درب منزل آورده بود. نزدیکی‌های مغرب بود. منتظر ماند تا خود آن آقا از خانه بیرون آمد، بعد وجه را به او داد. آن آقا به میرزا رحمه‌الله می‌گوید: چرا دق‌الباب نفرمودید؟ میرزا می‌فرماید: آخر خودتان بیرون تشریف می‌آوردید، لذ...
بیانات

گویا هیچ‌کس در اطراف او نبود!

استاد ما، مرحوم میرزای نائینی، پیش از شروع درس مدت مدیدی مشغول ذکر می‌شدند. شاگردان حدس می‌زدند که سوره یس می‌خواند. در اواخر عمرش مقدمه درس و اشتغال به ذکر از درس زیادتر می‌شد! اهل علم و شاگردان منتظر شروع درس بودند و ایشان مشغول ذکر و دعای مقدمه درس طوری که گویی هیچ‌کس در اطراف او نیست. حتی آقای خ...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها