صفحه اصلی

در حال بارگیری...

304. احکام متفرقه ازدواج

۴٩٩٢. در صورتى که پسر و دختر در ازدواج با همديگر رضايت نداشته باشند و با حاکم شدن نظر پدر و مادر به عقد هم درآيند و بعد از مراسم عقد و عروسى به خاطر عرف مردم به چنين ازدواجى رضايت دهند، آيا اين ازدواج مشروع است يا خير؟

ج. با فرض اين که رضايت داده‌اند، اشکالى نيست و زن و شوهر هستند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7641 | پیوند ثابت
۵٠٠٩. اگر ميتى ـ فرضا با دعا يا اعجاز و خرق عادت ـ زنده شود، آيا زوجه‌اش بر  وى حلال است؟  

ج. زن او در عده‌ى وفات است، با رجوع به او حلال نمى‌شود، نياز به عقد مجدّد دارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7658 | پیوند ثابت
۵٠٢۴. آيا از نظر شرعى، اظهار شفاهى يا کتبى زن در باکره نبودن خود براى عقد دايم يا متعه وى کفايت مى‌نمايد؟  

ج. اگر ظن به صداقت و راستگويى او باشد، کفايت مى‌کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7673 | پیوند ثابت
۴٩٩٣. اگر مقدّمات عقد ازدواج قانونى فراهم نباشد، آيا مى‌توان شرعا عقد شرعى نمود؟  

ج. بر عقد شرعى اثر شرعى مترتّب مى‌شود و منافاتى با اقدام دولت ندارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7642 | پیوند ثابت
۵٠٠٨. مردى با خنثاى مشکل ازدواج کرده و از دُبُر با او وطى کرده است، پس از آن متوجه شده است. آيا اين ازدواج صحيح است؟  

ج. اين ازدواج باطل است واگر با جهل وطى کرده، به وجهى وطى به شبهه است و اگر با علم وطى کرده، نه محکوم به زنا است و نه لواط؛ اگرچه کار حرام است و استحقاق مهر هم ندارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7657 | پیوند ثابت
۴٩٩۴. همسر اينجانب مبتلا به اختلال حواس و روان است و قدرت شعورو تشخيص را از دست داده است، به همين دليل، چندى قبل بر اثر تصادف، تعادل جسمانى خود را نيز از دست داده است. اکنون قريب دو سال است که هيچ خبرى از ايشان نيست و به تمام مراکزى که احتمال مى‌رفت مراجعه کرده‌ام. هيچ‌گونه آثارى از ايشان به دست نيامده است و براى من يقين حاصل شده که وى در قيد حيات نيست، آيا مى‌توانم ازدواج نمايم؟  

ج. اگر يقين به فوت شوهرتان نداريد، نمى‌توانيد ازدواج کنيد، مگر آن که با وجود شرايط، حاکم شرع طلاق دهد و اگر يقين داريد، بعد از گذشت عدّه‌ى وفات از زمان يقين به فوت او، ازدواج مانع ندارد، واللّه‌ العالم.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7643 | پیوند ثابت
۵٠١١. اگر بدانيم زوجه‌ى فردى بر او حرام است، ولى خودش به جهت جهل به حکم نمى‌داند، آيا واجب است وى را آگاه کرد؟  

ج. واجب است به او گفته شود، زيرا جهلش عذر نيست.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7660 | پیوند ثابت
۴٩٧٩. معمولاً خانواده‌ى عروس بعد از عقد و عروسى، براى دخترشان هدايايى مى‌برند. پس از جدا شدن اين عروس و داماد يا مرگ عروس اين هدايا متعلّق به چه کسى است؟

ج. اگر براى دختر هديه آورده‌اند و او قبض کرده است، مِلک دختر است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7628 | پیوند ثابت
۴٩٩۵. زنى شوهرش در دفاع مقدّس مفقودالاثر شده و از قراين و امارات، علم به شهادت زوج پيدا کرد و شوهر نمود اما پس از پايان جنگ تحميلى، شوهرش از اسارت برگشت، وظيفه‌ى اين زوجه چيست؟  

ج. زوجه متعلّقه به او است و نسبت به دوّمى شبهه است و بايد عدّه‌ى وطى به شبهه نگه دارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7644 | پیوند ثابت
۵٠١٠. صيغه‌ى عقد دايم جارى شده و عاقد مى‌گويد: با وکالت از زوج بوده است و دو شاهد هم حاضر بودند. ولى زوج مى‌گويد که عقد باطل است، زيرا من از مجلس بيرون رفتم و دختر را عوض کرده بودند و صيغه بدون وکالت و رضايت من جارى شده است. زوج شهادت شهود را هم قبول ندارد. آيا قول وى پذيرفته مى‌شود؟  

ج. زوج مدّعى فساد است که خلاف ظاهر امر است، زيرا ظاهر حمل بر صحّت است و بايد فساد را اثبات کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7659 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها